هر فردی در زندگی ، محدویتهایی برای خودش دارد. محدودیتهایی که در زندگی ِ اجتماعی ِ فرد ، قانونوار عمل میکنند. حالا هر چه این دیوارها و خط قرمزها و چهارچوبها بیشتر باشد ، سوراخ سُمبه ها و درز و دورزها و ماده و تبصره هایش بیشتر بوده و امکان تخطیگری فرد نیز بیشتر خواهد شد. در نتیجه افرادی با چنین موقعیتهایی در زندگی رازهای زیادی در دل دارند و از آنجایی که احساس نیاز در همین محدودیتها فوران میکند ، آدمها را مستعد ِ کشف ِ راههای جدید بار میآورد. آدمهایی با محدودیت ِ زیاد ولی جسور و سرکش و نترس ، در زندگی زودتر یاد میگیرند که هر بنبستی راه فرار دارد. هر بیراههای تا ابد بیراهه نمیماند و دیوارها برای فروریختن ساخته شدهاند.
[1]
راز همیشگی شدن ، همیشه از تــــو گفتن ِ ...