داشتم دنیا را دید می زدم ...
هر فردی در زندگی ، محدویتهایی برای خودش دارد. محدودیتهایی که در زندگی ِ اجتماعی ِ فرد ، قانونوار عمل میکنند. حالا هر چه این دیوارها و خط قرمزها و چهارچوبها بیشتر باشد ، سوراخ سُمبه ها و درز و دورزها و ماده و تبصره هایش بیشتر بوده و امکان تخطیگری فرد نیز بیشتر خواهد شد. در نتیجه افرادی با چنین موقعیتهایی در زندگی رازهای زیادی در دل دارند و از آنجایی که احساس نیاز در همین محدودیتها فوران میکند ، آدمها را مستعد ِ کشف ِ راههای جدید بار میآورد. آدمهایی با محدودیت ِ زیاد ولی جسور و سرکش و نترس ، در زندگی زودتر یاد میگیرند که هر بنبستی راه فرار دارد. هر بیراههای تا ابد بیراهه نمیماند و دیوارها برای فروریختن ساخته شدهاند.
[1]
راز همیشگی شدن ، همیشه از تــــو گفتن ِ ...
و دیوارها برای فروریختن ساخته شدهاند.
آدما تو تنگناهاس که خود اصلیشون رو می فهمن...
ولی من قالب قبلیت رو بیشتر دوس داشتم... :)
این قشنگتره!
هدرتو ندیدم!
هنوز لود نشده بود :)
دیوارها برای فروریختن ساخته شده اند
جالبه!
ثمر درخت خرماست!بیشتر که برسن به همون خرما تبدیل میشن :)
+عیدت مبارک دخترک :)
کلی حس خوب برات آرزو دارم...
مثل عکس.
مثل بی جسارت ها
مثل ترسو ها
مگه نه یکتا؟
راستی عیدت مبارک،امیدوارم همیشه سلامت باشی و لبت خندون باشه :)
تو خیلی خوب مینویسی..
اخر چرا! :/
فعلا از نوشته میگذرم
قالب عالی، جواب به کامنت ها هم عالی
خداقوت
+متن سختی بود!