:)
شبُ روزت همه بیدار که آید شاید،
کور شد دیده بر این کوره ره ِ شاید ها!
شاید -اِی دل- که مسیحا نفست آمد ُ رفت!
باختی هستی خود بر سر میآیدها ...
حسین پناهی
:)
چالش میز از نوع امتحاندار و شلخته و خوابالو بدون ایدیت !
از دوم دبستان این میز رو دارم و جز پشت خودش هیچ کجای دنیا نمیتونم انقدر بازده داشته باشم.
در راستای پست قبل بر آن شدم تا [اینجا]
:)
.: موضوع اینه که هر کدوم از ماها مجموعهای از تمامی لحظاتی هستیم که تا به حال تجربشون کردیم، با تمام آدم هایی که تا به حال شناختیم. :.
دیالوگی از فیلم the vow
اصلاً فیلم قشنگی نبود، نبینید :|