چو درد گیرد دندان تو عدو گردد ...

| این دندونِ عقلِ افقی تا کف پام ریشه داشت، لعنتی. از وقتی از شرش خلاص شدم یه نفسِ عمیقِ بلندِ کشدار کشیدم. یک سالی می‌شد ذق ذق می‌کرد و به درد افتاده بود. یه وقتها مجبور می‌شدم مُسکن بخورم، یه وقتهایی هم به ناچار قید ته دیگ خوردن رو میزدم. حتی وجودش گاهی زندگی رو برام سخت می‌کرد. هر روز هم با خلال دندون و نخ دندون می‌اُفتادم به جونش. خلاصه توی تموم این مدت هر دفعه یه جوری باهاش کنار می‌اومدم و اونم با وقاحت لجوج‌تر و اذیت‌کُن‌تر می‌شد. حالا به صورت کاملا نامتقارن، با لُپی ورم کرده، با تعدادی بخیه، با کلی ژلوفن و آموکسی‌سیلین، با دو عدد آمپول دگزا و مدتی سر کردن با غذای آبکی و شل و البته دهنی که به زور باز میشه اما سبکبال و خوشحال، دارم به این فکر می‌کنم که به جای اینهمه مدارا کردن باید همون اول از شرش خلاص می‌شدم. مثل همه آدم‌هایی که تا عمق وجودمون ریشه بستن و هی باهاشون مدارا می‌کنیم و هی این دور باطل رو از اول شروع می‌کنیم و هی فرسوده‌تر می‌شیم و درد می‌کشیم و درد می‌کشیم و اون‌ها هم روز به روز پر توقع‌تر و حریص‌تر می‌شن. تلخی و تحمل دردِ از دست دادن این آدم‌ها به اون نفسِ عمیقِ بلندِ کشدارِ بعدش می‌ارزه. به سبکبالی بعدش می‌ارزه. خودمون رو گول نزنیم، راست راستش اینه که نبودن و نداشتن بعضی‌ها به بودن و داشتنشون می‌ارزه.|
پنجشنبه ۷ تیر ۹۷
نظرات (۲۶)
آوو کادو
۷ تیر ۹۷، ۲۲:۴۰
هوم... من سال هاست دارم با دندون هفت بالام مدارا میکنم...

+همه مثل دندون عقل نیستن، بعضی ها رو اگه حذف کنی جای خالیش همیشه میمونه... همیشه...
پاسخ:
به جای مدارا واسه همیشه از شرش خلاص بشید :)

+ تا چی به چی بیارزه ... یه وقتا جای خالی می ارزه به درد بودنش
.Faber K 
۷ تیر ۹۷، ۲۲:۵۱
فلسفه‌ی دندون لقه‌است،
از قدیم الایام گفتن باید کَند!
وگرنه سری که درد نمی‌کنه رو چه به دستمال بستن!
والله به خدا :)
پاسخ:
ولی لق نبودااا :))
آسـوکـآ آآ
۷ تیر ۹۷، ۲۲:۵۳
واسه من جفت پایینیا درومده
هنوز وقت نکردم shift+deleteش کنم:-(
خیلی درد داشت؟:-(
پاسخ:
بی حسی میزنن اصلا متوجه دردش نمیشی حین جراحی.
بعد جراحی هم مسکن هست بازم درد چندانی نداره فقط یه کم موقع خوردن باید مراعات کنی و دهنتم یه مدت باز نمیشه و وقتی میخندی شبیه ارسطو میشی با دهن کج  :)))
بَلـ ـوط
۷ تیر ۹۷، ۲۳:۱۹
هر سختی و دردی، بعد از اینکه می‌گذره قابل تحمل به نظر می‌آد. آدم به خودش می‌گه کاش از همون اول باهاش چشم تو چشم می‌شدم این همه زجر نمی‌کشیدم. ولی مساله همون لحظه‌ی مواجهه و روبه‌رو شدنه، آدم همه‌ی عصباش گره می‌خوره از ترس و درد. در نتیجه به این فکر می‌کنیم که تا مجبور نشدیم، بهتره تن به این سختی ندیم.
پاسخ:
هر گاه از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن که گاهی ترسیدن از آن چیز مهم تر از واقعیت خارجی است.
(حکمت 175 نهج البلاغه)

من بارها و بارها و بارها بهش رسیدم :)
سعی میکنم جوری زندگی کنم که کمتر بترسم ...
صبا مهدوی
۷ تیر ۹۷، ۲۳:۳۹
دندون عقل نهایت ریشه در جسم داره اما یک وقتی ریشه ها به عمق ذهن و احساس و وجود آدم میرسه....
پاسخ:
اون وقت سخت کنده میشه ... خیلی سخت ... 
اما همین که به این باور برسی که سنگینیشو دنبال خودت نکشونی یه قدم رو به جلو.
هیده ...
۷ تیر ۹۷، ۲۳:۴۱
منم باید یه روزی این قورباغه رو بخورم |: .

این آزادی مبارکت باشه (: .
پاسخ:
زودتر قورتش بده راحت بشی هیده ! اصلا همین تابستون !
اصلا سبک شدماااا :))

قربانت :* 
.Faber K 
۷ تیر ۹۷، ۲۳:۴۱
خخخخخ؛
ای‌کاش لق بود،
اگر می‌بود لپت اینقدری نبود :)
پاسخ:
ریشه اش رو نیگا :))
هیده ...
۷ تیر ۹۷، ۲۳:۵۸
اره . جز کارهای این تابستون گذاشتمش (: .
پاسخ:
خیلی هم خوب ، ایول ^_^
احسان ◇
۸ تیر ۹۷، ۰۰:۳۵
دندون عقل برای همه است؟ چرا من ندارم ؟ :| یا شاید در آینده میاد بیرون؟
پاسخ:
از 18 تا 25 سالگی درمیاد. احتمالا واسه همه در میاد ! اگه شما نداری خوش به سعادتت که ژن جهش یافته داری :))
هوپ ...
۸ تیر ۹۷، ۰۰:۴۱
یکی از سخت ترین انواع دندون عقل واسه جراحی رو هم داشتی.
پاسخ:
جراحی که تموم شد در حین بخیه زدن دکترم همینو گفت، اگه قبل جراحی یک کلمه از سختیش میگفت قطعا غش میکردم :))
تازه کجاشو دیدی یه دونه دیگه هم همین مدلی دارم بدبختی :)))
احسان ◇
۸ تیر ۹۷، ۰۰:۴۱
پس هنوز احتمالش هست که سر و کله اش پیدا بشه :)
پاسخ:
آرررره منتظرش باش :))
פـریـر بانو
۸ تیر ۹۷، ۱۰:۴۵
دندون‌‌های عقل پایینیم دارن در میان. یک رشد و از خفا در اومدن دردناک. می‌ترسم به کشیدن یا جراحیشون فکر کنم! :/

:: آره... من هم روزی که دندونم رو کشیدم همچین متنی نوشتم. نبودن‌ بعضی به ز بودن دردناکشان...
پاسخ:
فکر جراحی از خود جراحی هم ترسناک تره هم دردناک تر !
منم دیگه ((:
۸ تیر ۹۷، ۱۵:۱۳
وای برای منم ریشه ش رو زده مونده رشد ُ نمو ِش (((:

+ واقعا به اون نقل قولی که از امام علی زدید عمیقا ایمان دارم وتجربش کردم (: ولی خب همون لحظه مواجه شدن ش دِللل می خواد (((((:
پاسخ:
به حول و قوه الهی رشد و نمو هم میکنه :))

+ وقتی بهش ایمان داشته باشی دیر یا زود خودتو میندازی توی ترس :)
آقای مُرَّدَد
۹ تیر ۹۷، ۰۹:۲۹
سلام اگر بخش دوم این مطلبتونو نمینوشتین، حتما من براتون مینوشتم.... از بس که موافقم
پاسخ:
این موافقت یعنی تجربه اش رو داشتین...
خانومی ...
۹ تیر ۹۷، ۱۰:۴۴
چه واسه خودش دراز هم کشیده نامرد :/
پاسخ:
خیلی خیلی ... میبینه جا نیستاااا :))
آقای مُرَّدَد
۹ تیر ۹۷، ۱۶:۵۲
متاسفانه نه دلِشو دارم نه دلِشو:) دندون لقو میکنم میندازم ولی آدمای اطرافمو نه. هرچقدر هم لق بزنن باز دلم نمیاد. همیشه هم آسیب خوردم. آسیبی که با هیچ مسکنی خوب نشده
پاسخ:
واسه خودت چطور دلت میاد؟  که آسیب ببینی؟ 
Masi Rika
۹ تیر ۹۷، ۱۶:۵۴
چقد استایل این دندون عقله تو عکس شبیه این آدماییه که تو تاکسی پا باز میشینن!:))
پاسخ:
بترکی :)))
رفتم دوباره نگاش کردم شبیه یه چاق کچل چغر بد بدن بو گندو بود که توی تاکسی پا باز نشسته :)))
منم دیگه ((:
۱۰ تیر ۹۷، ۱۵:۱۰
درود برشما
دعوت تون می کنم به نظرخواهی درباب موضوعی .
خوش حال می شم نظرتون رو درمورد آخرین پستم بدونم (:
روزتون پرمهر
پاسخ:
ممنونم، باشه

{ اومدم خوندم نظر دونی بسته بود برگشتم :)) }
مهدیار
۱۰ تیر ۹۷، ۱۹:۳۴
به قول شاعر گفتنی: ما از عقل، فقط دندونشو داریم!
(البته بلاتشبیه عرض کردم) ;)
پاسخ:
که دیگه اونم ندارم به واقع :))
منم دیگه ((:
۱۱ تیر ۹۷، ۰۱:۴۳
منظورم اون پست سوالیه بود که چک کردم بازه کامنت دونی ش نگارنده جآن (((:
پاسخ:
:))
آقای دال
۲۵ تیر ۹۷، ۱۳:۰۲
آخه آدم پیش خودش میگه نه شاید بهتر شد بزار یکم دیگه صبر کنم و هی صبر و صبر و صبر ... اما هیچی بهتر نمیشه! پس همون کار شما درسته :)
پاسخ:
به نظرم همه چی حتی صبر هم یه آستانه ای داره ... :)
یاد گذشته ها بخیر
۱۱ مهر ۹۷، ۱۹:۱۴
هنووووز داری می نویسین! آفرین
پاسخ:
هنووووووز دارم مینویسم، آره :) 
یاد گذشته ها بخیر
۱۲ مهر ۹۷، ۱۶:۳۲
یادشبخیر شما رو قبلاها از تو وبلاگ توت فرنگی پیدا کردم.
پاسخ:
آخ آخ خ خ خ بلاگفام دورانی بود واسه خودش .... یادش به خیر ^_^


کاش اسمتو یه جوری میگفتی که منم شما رو یادم بیاد .... 
یاد گذشته ها بخیر
۱۲ مهر ۹۷، ۲۱:۰۰
کانال تلگرامی دارین؟
پاسخ:
نه، فقط همینجاست :) 
یاد گذشته ها بخیر
۱۳ مهر ۹۷، ۱۸:۴۰
اون بلاگفا بود پس این چیه؟
پاسخ:
بیان
یاد گذشته ها بخیر
۲۹ مهر ۹۷، ۱۹:۳۰
سلام دختر جسور. چرا قسمت نظرات در پست های بالاتر بسته است؟ بیان و بلاگفا چه فرقی داره مگه؟ اونجا نوستالژیک تره
پاسخ:
سلام :)

چون بسته س دگ ،)

یه فرق هایی داره ... مدتهاست از بلاگفا کندم ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">