نه اینکه من تغییری کرده باشم یا شرایط عوض شده باشد و یا از ترسها و دغدغههایم پشیزی کم شده باشد ولی این روزها در جواب هر "خوبی؟" یک جور دیگری میگویم "خوبـــــــم". یک جور احساس رضایت درونی از خودم در من قُل میزند که آرام ـترم کرده. دقیق که فکر میکنم این حجم حالِ خوبِ من میتواند به خاطر بازخوردهای خوبی باشد که این مدت از اطرافیانم دریافت کردم، که این تایید شدن باعث شده با اطمینان بیشتری به همین مسلک ادامه بدهم. بعد مدام با خودم میگویم خوشبختی مگر چیزی جز این است که آدم از خودش راضی باشد و میرسم به این سوال که رضایت از خود چطور بدست میآید؟ به نظرم برای جواب این سوال فاعلی جز "خودت" لازم است. انگار باید کسانی باشند که تاییدت کنند، دلگرمت کنند، که بهت نشان بدهند راه و روش ـت درست است، شاید لازم باشد هر از گاهی از بقیه بازخورد بگیری و خودت را از نگاه آنها بسنجی. انگار باید از دیدی بیرون از خودت به باور برسی تا با خاطر جمعی ادامه بدهی و از خودِ خودت راضی بشوی. ( البته که در این میان باید تعادل بین "دهن بین" بودن و روال "به تو چه"وار را حفظ کرد. )
آن سوی هر چه حرف و حدیث ِ امروزست ...
این بازخورد گرفتن از دیگران مهمه چون ما بیش از حد زیر ذره بین خودمون قرار گرفتیم اما دیگران، از بیرون، یه کلیت می بینن و همین باعث می شه نظر و دیدگاهشون متفاوت از ما باشه اغلب. و واقعنم مهمه چیزی که خودت می دونی رو کس دیگه ای هم تایید کنه و بهت اطمینان خاطر بیشتری بده.
سلام
خدارو شکر که خوبی و....
رضایت درونی خیلی خوبه ، من فکر میکنم باید یاد بگیریم این رضایت درونی رو خودمون برای خودمون ایجاد کنیم و وابستگی به دیگران رو هرچه بیشتر کم و کمتر کنیم. من از این نگاه و طرز برخورد وین دایر خوشم میآد: اینکه از بازخوردهای خوب دیگران خوشحال بشی اما در کل در بندش نباشی. اما با حرف تو هم موافقم ، اینکه گاهی نیاز هست کسانی از بیرون باشند تا راهی که انسان در پیش گرفته رو تائید ، و به اون دلگرمی و آرامش ببخشند ، مخصوصا برای کسانی مثل ما.(من فکر میکنم کسانی مثل رسول اکرم ، مولانا و ، اشو و.... از یه جائی به بعد احتیاجی به تائید و دلگرمی دیگران نداشتند. و اون رضایت درونی از جای دیگه ای براشون حاصل میشد. من فکر میکنم ماهم باید یه روز مثل اونها بشیم ، اگر میخوایم به اون آرامش و خوشبختی واقعی برسیم.) همچنین به نظر من مهم هست که کی یا چه کسانی تورو تائید یا رد میکنند ، پشت تائید یا رد کردن های خیلی از مردم هیچ حقیقت یا دانائی نیست ، و مثل آب خوردن مدام تغییر میکنه.(مثل آب خوردن.) و نباید روی اونها حساب کرد.
از این حرفا گذشته ، میخوام یه بازخورد خیلی خوب بهت منتقل کنم! تا پر از انرژی بشی!!
اگر از من بپرسند: بهترین ، زیباترین ، شجاع ترین ، محبوب ترین ، مهربان ترین ، داناترین ، و عاقل ترین انسان کیه ؟ انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم: این نمی تونه باشه.(الان در چه حالی هست؟)
خدارو شکر که خوبی و....
رضایت درونی خیلی خوبه ، من فکر میکنم باید یاد بگیریم این رضایت درونی رو خودمون برای خودمون ایجاد کنیم و وابستگی به دیگران رو هرچه بیشتر کم و کمتر کنیم. من از این نگاه و طرز برخورد وین دایر خوشم میآد: اینکه از بازخوردهای خوب دیگران خوشحال بشی اما در کل در بندش نباشی. اما با حرف تو هم موافقم ، اینکه گاهی نیاز هست کسانی از بیرون باشند تا راهی که انسان در پیش گرفته رو تائید ، و به اون دلگرمی و آرامش ببخشند ، مخصوصا برای کسانی مثل ما.(من فکر میکنم کسانی مثل رسول اکرم ، مولانا و ، اشو و.... از یه جائی به بعد احتیاجی به تائید و دلگرمی دیگران نداشتند. و اون رضایت درونی از جای دیگه ای براشون حاصل میشد. من فکر میکنم ماهم باید یه روز مثل اونها بشیم ، اگر میخوایم به اون آرامش و خوشبختی واقعی برسیم.) همچنین به نظر من مهم هست که کی یا چه کسانی تورو تائید یا رد میکنند ، پشت تائید یا رد کردن های خیلی از مردم هیچ حقیقت یا دانائی نیست ، و مثل آب خوردن مدام تغییر میکنه.(مثل آب خوردن.) و نباید روی اونها حساب کرد.
از این حرفا گذشته ، میخوام یه بازخورد خیلی خوب بهت منتقل کنم! تا پر از انرژی بشی!!
اگر از من بپرسند: بهترین ، زیباترین ، شجاع ترین ، محبوب ترین ، مهربان ترین ، داناترین ، و عاقل ترین انسان کیه ؟ انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم: این نمی تونه باشه.(الان در چه حالی هست؟)
+ حال ِ دلت همیشه خوب (: .