چرا هی خودمان را گول میزنیم؟ چرا هی منتظر یک روز خوب و یک اتفاق خوب و یک آدم خوب هستیم برای زنده زندگی کردن؟ رک و راستش این است که هیچ روز خوبی در راه نیست که برسد، روزگار به همین بیرحمی ادامه خواهد داشت و ما هی سنگینی ِ افسوس این آرزو و آن رویا را با خودمان حمل میکنیم. این "یک روز خوبی" که روی خیالاتمان چتر انداخته به درد تبلیغات تلویزبون میخورد که همیشه همه چیز سر جای خودش در بهترین حالت ممکن است. گول ِ یک روز خوب ِ آخر تمام داستانهای کودکی را نخوریم. هیچ روز خوبی هیچ کجای این کائنات منتظرمان نیست که بعد از رسیدنش یک نفس عمیقِ بلندِ کشدار بکشیم و بگوییم آخیش تمام شد ! از حالا به بعدش زندگی میکنم ! راست ِ راستش این است که ما هیچ وقت نمیرسیم، مگر نه اینکه بارها بعد از فتح یک قله ، قلهی بزرگتری سر راهمان سبز شده؟ روزگار پروانهای بیغم و بی مشکل و بیسختی سراب است. ما باید هی جان بکنیم و با چنگ و دندان از این قلههای نافرم بالا برویم و بیرحمانه هُلمان بدهند و سُر بخوریم و دوباره با نا امیدی بالا برویم که شاید روی قله امیدی را فتح کنیم و یک جور خوبی منتظرمان باشد، که نیست! شاید هم باشد، ولی انگار هر خوبی یک وجه بد دارد که همیشه غالب است، هر خوبی یک روی بد دارد که به محض دستیابی روی تمام ذوق و شوقهای قبلی ـمان را خط میزند. در نهایت هم جز فتح قلهی بزرگتر بعدی چارهای نیست. زنده زندگی کردن را به فردای هیچ روز خوبی که نمیرسد حواله نکنیم، کسی چه میداند، شاید مفهوم زندگی لا به لای همین نا امیدیها و نرسیدنها باشد ...
[1]
اگر چه بغض ابرهای سمج سخت و نفس گیر / بیا اشکاتو نذر شونهی من کن ، نگو دیره ...
روز خوبی در پیش نیست...
مثلا ما فکر می کنیم که غذایی خوشمزه می خوریم و لذت می بریم ، اما در واقع درد ِ گرسنگی را تسکین می دهیم ... و لذت بی درد را من فقط یک جا سراغ دارم که آن هم نسیه است (البته به نوعی)
معرکه بود
خوشی و غم با همه
لازم و ملزومن(Inside Out رو ندیدی؟)
فقط نمیدونم چرا اغلب بخش غمش میچربه به شادی اش ...
در ضمن یه روزِ خوب؛ گول نیست، فریب نیست، سراب نیست ... یه روزِ خوبه
+ مرسی از کامنتِ ـت :) خوشحالم شدم ..
روز های خوب رو ما می سازیم. که اونها هم در 95% مواقع از قاعده ی نسبیت پیروی می کنن. خوبی هم و بدی ها هم همین طور.
اگه منظورت اینه
این که آره خب حتما باید اینکارو کنیم
D:
+به حالت سینوسی!
+انتخاب آهنگ عالی :-)
هر وقت میگه "حریم امن موندن باش، ای یارِ دبستانی" چشمام تر میشه...
کلا پستت منو یاد آهنگ "تصور کن" سیاوش قمیشی انداخت...
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته
جهانی که....
تصور کن تو میتونی بشی تعبیر این رویا..
و..
یک عمر در انتظاری که بیابی آن را که درکت کند ،
و تورا همانگونه که هستی بپذیرد..
و عاقبت در می یابی که او - از همان آغاز *خودت* بوده ای.(ریچارد باخ)
و...
تو چیزها را می بینی و می پرسی: چرا؟
من خواب چیزهائی را که وجود ندارند می بینم و می گویم: چرا که نه؟.(جرج برنارد شاو)
البته اصل جمله از میشل فوکو هست. ولی خب به اسم حسین پناهی و دکتر شریعتی هم دیه شده!
درسته که خیلی چیزا دست ما نیست،
درسته که قرار نیست به همهی آرزوهام برسیم
درسته زندگی پر از رنج و سختیه
ولی تا وقتی زندهایم نباید ناامید بشیم
باید بجنگیم
باید بگردیم و خوشیا رو پیدا کنیم
اره خودمم باور نمی کردم ...
چرا معلقی بین زمین و هوا ؟
روزهای خوبت برسه بنویسی ازشون به زودی ها الهی
امید
فقط یک سوال کسی که بلندترین قله را فتح میکند بعد از می خواهد چه کند؟
به امید کدامین قله راه بیفتد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟