هوای انگیزه ابری ست ...

اون وقتی که داشتم حرص ِ ناعدالتی نمره‌های میان ترمِ کوانتوم(1) رو میخوردم یا وقتی ترم چهار از استرس ِ احتمال ِ پاس نشدن ریاضی‌فیزیک(2) خواب و خوراک نداشتم یا وقتی که دلم نیومد واسه امتحانِ مغناطیس(2) فصل پنجم رو رد بدم و نخونمش ، همون صبح دوشنبه‌هایی که از ترسِ دیر رسیدن به کلاسِ استاد ق ساعت 4 صبح بیدار بودم! و چهار سال تموم بی‌ناهاری‌ها و گشنگی‌ها رو به معده درد ِ بعد از خوردنِ غذای سلف ترجیح می‌دادم و شدیداً فست فود زده شده بودم! ، همون روزایی که با ولع می‌شستم به خلاصه‌برداری و درس و درس و درس یا اصلاً قبل‌تَرِش وقتی هفت سال سنگینیِ بار "سمپادی" بودن رو یدک می‌کشیدم ، هیچ فکرش رو هم نمی‌کردم که تهِ تهِ تهش برای جلوگیری از افسردگی و فکر نکردن به این که عمرم پای درس "تلف" شده باید پاشم برم کلاس دَنس و با بقیه دخترهایی از جنس خودم قِــر بدم تا دلم از غصه نترکه! دخترهایی که به خاطر استیل و هیکل و چاقی ـشون نیومدن ، اونا هم مثه من فقط دخترهایی هستن که با "رقص درمانی" روی همه‌ی غم و غصه هاشون ماله می‌کشن که راحت‌تر تظاهر به شاد بودن کنن! عمقِ فاجعه اینجاست که چند روز دیگه نتایج ارشد میاد و من احتمالاً قرارِ از اول مهر به همین روندِ بی‌سرانجامِ درس خوندن توی این مملکت ادامه بدم و همچنان قِــر بدم! حماقت بیشتر از این؟؟؟

[1] (ببخشید که کیفیت آهنگ زیاد خوب نیست)

دانلودانه ...

من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم / میخواستم بزرگترین دریای دنیا بشم ...

[2(کلیک رنجه بفرمایین)

راهکارهای هولدنی 100% تضمینی :))

جمعه ۳۰ مرداد ۹۴
نظرات (۵۱)
کروکودیل نیمه فمنیست
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۰:۰۵
برای انگیزه هوایی نمونده که بخواد ابری باشه...
پاسخ:
ای روزگار ...
آبان ...
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۰:۱۰
چقدر دلم کلاس رقص می خواهد.... شاید حال من را خوب کند
لعنت به درس...
پاسخ:
حتماً برو ، حداقل کمی شارژ میشی :)
لافکا دیو
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۰:۲۰
موقع انتخاب واحد حواست باشه کلاسات با برنامه دنس تداخل پیدا نکنه!
+بدترین کامنت ممکن که میتونی تصور کنی یکی برای این پستت بذاره:-/
پاسخ:
:)))
هولدن کالفیلد
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۰:۲۷
البته اینها راهکارهای دکتر انگلیان هستن!!! :))
پاسخ:
شکسته نفسی می‌فرمایین :))
مترسک ‌‌
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۰:۳۵
یه معلمی دوران دبیرستان داشتیم خودش دانشجوی دکترا بود اونم دانشگاه تهران، تقریباً هر جلسه می‌گفت درس‌خونده‌هاش پشیمونن، جای این درسا اگه برید کار کنید و کنارشم تفریح کنید خیلی بهتره؛ ما اون موقع می‌خندیدیم اما حداقل من به شخصه تازه الان به عمق حرفاش پی می‌برم...
پاسخ:
آره دقیقاً ... 
حالا که افتادم وسط واقعیت تازه می فهمم چقد فانتزی فکر میکردم !
نون .ح
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۰:۵۹
دقیقا همین حس و و ضعیت رو دارم ولی کلاس رقص نمیرم... :)
پاسخ:
کلاس های ورزشی یا حتی پیاده روی واقعاً حال منو خوب میکنه ، اگه امتحان نکردی پیشنهاد میکنم امتحان کنی :)
فاطیما کیان
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۱:۱۹
بیا خوبی کن دست منم بگیر ببر یکم بعد چندین سال قر بدم :))
قر نیازم اصلا :)
پاسخ:
بیا دوستم دستتو بده من ، ساک ورزشیت هم بردار بیار با هم بریم :)
ریش قرمز
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۶:۲۳
ترجیه می دم چیزی نگم که دنیایی از حرف هست ... :)
پاسخ:
یه سوال : برگردین عقب بازم میرین سراغ ریاضی و هندسه توپولوژی ؟
آلبرت کبیر
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۷:۳۰
همه اینا رو گفتی برسی به اینکه رشته فیزیک درس میخونی ؟؟؟ :دی
پاسخ:
من نگفتم خودتون رفتین پیداش کردین :))
قاصدک ..
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۷:۳۸
یکی از شفافترین توصیفات وضع حاضر بود :)
اما من شخصا با تمام حاشیه ها جلوی این روند ایستادم، البته در مقطع فوق به دکترا
پاسخ:
ماشالله به شما :)
فاطمه .ح
۳۱ مرداد ۹۴، ۰۹:۵۳
قر دادن مسخره نیست.
وایسی ببینی حالت بده. حالت بد بوده. و قراره که باز حالت بد بشه بده.
وایسادن و دیدنِ این حالِ بد بده و قر دادن برای بهتر شدن خوبه.
پاسخ:
خیر از جوونی ت ببینی ننه ؛)
خیلی کامنت خوبی بود فاطمه ، مرسی ازت ^_^
م. ج.
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۰:۴۱
منم تصمیم داشتم امسال برا ارشد بخونم...
ولی تنها مقدمه کتاب "بابای پولدار، بابای بی پول" منصرفم کرد... فقط دو صفحه از مقدمه ش!
امیدوارم بتونید بخونیدش...
واقعا حماقته که گول تبلیغات دانشگاه ها و موسسات رو بخوریم... تنها کسایی که این وسط ضرر میکنن دانشجو ها هستن...
پاسخ:
الان یه جای کارم که نه راه برگشت دارم نه وقت استپ کردن ، فقط باید برم !
خاتون .
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۱:۰۳
رقص خیلی خوبه ، بنظرم از درس خوندن مفید تره :دی
پاسخ:
یه وقتا فکر میکنم قید ارشد رو بزنم برم مربی رقصی چیزی بشم :)))
ح .ط
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۲:۰۱
شرایط ایده آلی نیست
امیدوارم گشایشی پیش آید
پاسخ:
همچنان امیدواریــــــــــــــــــم :)
ماهان هاشمی
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۲:۰۳
آخر عاقبت اکثر نخبه‌های مملکت همینه!
یا باید به فکر مهاجرت بود، یا کلاس رقص!
پاسخ:
نخبه ؟ من ؟ :)))
آبجی ..
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۲:۲۲
سلام
وااای نگید این چیزا رو!!
افسردگیم بیشتر شد!!
پاسخ:
من نگم به نظرت اوضاع درست میشه ؟! :)
+ فـاطمه نـظـرى
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۳:۴۵
میدونی...من هنوز دو سال دیگه تا کنکورم وقت دارم ولی یه حس مزخرف وجودمو گرفته ! اینکه امسال شیشمین سالیه که دارم مث چی درس میخونم...هم راهنمایی هم دبیرستان...اونم تو مدرسه ی نمونه دولتی...ولی احساسِ پوچیدارم ! این احساس رو دارم که به هیچ دردی جز درس خوندن نمیخورم...
اما از امسال که شاید جزء سال های حیاتیم باشه ، میخوام که خودمو اونقدر غرق درس نکنم...یکم...فقط یکم...زندگی کنم ! :(
پاسخ:
هم سن برادر منی فاطمه جان اینا رو به برادرمم گفتم به شما هم میگم ، امسال باید باید باید نمره های امتحان نهایی ت 20 بشه ! واسه کنکور هم خوب بخون تا یه دانشگاه خوب و سطح بالا قبول بشی بعد بشین سر انتخاب رشته درست درمون فکر کن و مشورت بگیر ...
شما دانش آموزی و فقط یه راه داری ، درس درس درس :) 
MIM HM
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۵:۰۴
شما همین قر رو میتونی بدی!!!
ماچی
رقص بلد نیستیم اسممونم دختره
پاسخ:
:)))
اسقف اعظم
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۷:۳۶
می فهمم
ولی شما هم خوب پیش رفتین! من از همین حالا ی همچین حسی دارم! چاره چیه؟!
پاسخ:
چاره ؟؟؟ نمی دونم :(
نقـ طه
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۸:۰۶
وقتی زندگی روی ما قِر میده خوب ! تازه یادمون می افته که زندگی نکردیم ...
پاسخ:
یهو واقعیت پتک میشه تو سر آدم ! وسط ماجرا ... نه راه رفت هست نه راه برگشت !
آلبرت کبیر
۳۱ مرداد ۹۴، ۲۰:۴۷
نیاز به پیدا کردن نداشت :))))
پاسخ:
از پستهاتون هم مشخصه یه رابطه ای با فیزیک دارین ، انکار نکنین :))
ریش قرمز
۳۱ مرداد ۹۴، ۲۲:۰۹
اینکه برگردم عقب، واقعا نمی دونم چه کاری ممکنه بکنم. اما حرف های نگفته ی من، سر رشته ای که خوندم نبود. اتفاقا تنها چیزی که می فهمیدمش و می فهممش، همین هندسه توپولوژیه ...
پاسخ:
منم قبلاً همین طوری فکر میکردم بعد یه روز از خودم پرسیدم مگه من بقیه چیزا رو تجربه کردم که دارم اینو میگم ؟!
شهاب غ
۳۱ مرداد ۹۴، ۲۲:۳۲
سلام نمیدونم اگه همشهری میبودیم احتمالش هست خواهر بنده با شما همکلاس بوده باشن دبیرستان رو :دی دقیقا همون سال شما از سمپاد فارغ التحصیل شده شایدم یک سال بعد خاطرم نیس.
تالا عروسیا نرقصیدم ولی پریشب عروسی بودیم داممماد شیرازی بودن یه بننند رقصیدا بدجور نهیب میزد توو دلم که وقتشه منم برا عروسی خودم یه قر ریزی چیزی برم یاد بگیرم :/
ارشد رو ایشالا یه سکوی پرتاب کنید برا مهاجرت خیلی فرصت خوبیه از دستش ندین ما که قدر ندونستیم تو ارشد. با ارزوی موفقیت :)
پاسخ:
جناب شما همون چندتا کلیپ عروسی اینا ببینی کارت راه می افته ، غصه نداره که :))

مهاجرت ؟ بکنم برم یعنی کلاً ؟ خیلیه هااااااااااا ... 


خزنده
۳۱ مرداد ۹۴، ۲۲:۳۴
(آلزایمر) از رتبه ت راضی بودی؟ انتخاب رشته چه کردی؟
پاسخ:
بد نبود ...
انتخاب رشته هم خودم کردم جایی نرفتم :) 

+ چرا وبت برام باز نمیشه :|
آدم ارغوانی
۱ شهریور ۹۴، ۰۱:۴۰
درود بر شما و آهنگتان!واااااای چقد این آهنگ عالیه...
پاسخ:
چه خوب که دوسش داشتین ^_^
کیفیتش زیاد جالب نیس ولی من بازم دوسش دارم ، انگار خودمم .....
پژمان
۱ شهریور ۹۴، ۰۹:۵۷
سلام
درس خوندن بدون انگیزه خیلی مزخرفه و از اون مزخرف تر خوندن ارشده و از اون مزخرف تر تر خوندن رشته ای هست که از خوندنش لذت نمی بری. بیشتر آدم های موفقی که دیدم موفقیتشون اصلا ربطی به ادامه تحصیل نداشته. با اینکه یه شغل نسبتا متوسط دارم ولی از میزان پیشرفتم به شدت ناراضی هستم. اصلا فوق لیسانسی که گرفتم به دردم نخورد. حتی لیسانس دومی که در یه رشته دیگه گرفتم برام کارایی نداشت. الان هم مثل معتاد به تحصیل ها می خوام از اول مهر یه فوق دوم بخونم. در کنارش مثل ... دارم می خونم برای دکتری. ظاهرا قرار نیست آدم بشم و از این دو روز عمری رو که خدا بهم داده لذت ببرم. تنها دلخوشیم اینه که برم باشگاه یه چند تا مشت و لگد بزنم و چند تا هم بخورم و برگردم خونه.
سن 20 تا 30 سالگی طلایی ترین دوران زندگیه یه انسانه. تو رو خدا به شدت ازش لذت ببرید.
الان قشنگ معلومه درد کشیده ام هااااااااان؟
پاسخ:
درود
ماشالله به شما چقدر اهل درس و دانشگاه هستین ، ایول ! عجب روحیه ای :)
باز شما برین خدا رو شکر کنین که شاغلین ! خیلی ها در به در یه کار حتی سطح پایین هستن :(
خدا این باشگاه های ورزشی رو ازمون نگیره !!!
قشنـــگ !

آلبرت کبیر
۱ شهریور ۹۴، ۱۰:۴۰
توی نهضت سوادآموزی که بودیم چیزای زیادی یادمون دادن ... مث دانشگاهای الان شما نیس که :دی
پاسخ:
:))
روانشناس روانی
۱ شهریور ۹۴، ۱۱:۰۹
اصن به نظر من درس خوندن خر عسد.این همه وقت و جسم و ذهنمون رو صرفش میکنیم آخرش بیکار و بی عار و بدبخت میمونیم.چقد بده اینجا بی شکلکه:(
پاسخ:
والاع ! :(
رفیعه رجعتی
۱ شهریور ۹۴، ۱۱:۴۵
واقعن ما انقد درس خوندیم،چی شدیم؟!یا قراره ته تهش چی بشیم؟!.....

قر خعلی خوبه^__^
پاسخ:
بگم "هیچی" ناراحت نمیشی ؟ :))

+ عالیه ! همه هم پایه :))
شیمیست خط خطی
۱ شهریور ۹۴، ۱۱:۵۷
این نیز بگذرد...
پاسخ:
ما هی میریم جلو که بگذره ولی نمی گذره !!!
آرامیس بانوی هزار فصل
۱ شهریور ۹۴، ۱۳:۰۹
منم نیاز به یک کلاس رقص دارم و البته علاقمند به آموزش رقص آذری هستم :))
منم میخوام دوباره ارشد امتحان بدم ولی اصلا حس و حالشو ندارم که بخونم :(
پاسخ:
رقص پاشون خیلی خوبـــــــــــه ^_^
کاملاً می فهمم :(
مهسا.م
۱ شهریور ۹۴، ۱۳:۲۵
ناتینگ تو سی یکتا جان.
پاسخ:
^_^
شیدا
۱ شهریور ۹۴، ۱۵:۳۴
اقا انقد ناله زدین دسته جمعی، اسممو نوشتم "شهدا" اول ! :دی
درس خوندن که سخت هست ولی ما لذت می برییییییم از رشته ی جذاب خود!بعله!! :))))
امروز روز پزشکه، دوستان واسه همه ی دکتر بعد از این ها دعا کنین، واسه منم دعا کنییییین بلکه جون سالم ب در ببریم ! خخخخخ
پاسخ:
آره راس میگی خیلی نک و ناله کردیم ! باید به فکر یه پست جدید باشم !!!

+ روزت مبارک خانوم دکتر بی وبلاگی که هنوزم نیمه سیب سقراطی رو میخونی ^_^


ریش قرمز
۱ شهریور ۹۴، ۱۵:۳۵
به نظر شما، آدم می تونه همه چیز رو تجربه کنه؟
گاهی آدم می تونه تنها با استفاده از قدرت استنتاج و با آگاهی داشتن از توانایی های خودش، و همچنین در صورت لزوم، با اضافه کردن کمی پرس و جو و مطالعه و ... به فرایند بالا، می تونه به نتایج درستی هم برسه. بدون اینکه نیاز باشه اون چیزها رو یه دور به طور کامل تجربه کنه ...
پاسخ:
نه ! مسلماً عمر محدود آدم این اجازه رو نمیده که بتونیم بریم همه چیزو تجربه کنیم ...
همینایی هم که گفتین آدم از خودش بدونه کلی ِ :)
آلبرت کبیر
۱ شهریور ۹۴، ۱۸:۲۵
نخند ... درس عبرت بگیر :)))))))
پاسخ:
باش :))
محمد علی
۱ شهریور ۹۴، ۲۲:۵۲
یک عدد استفهام انکاری + خوش آمد :

سمپادی بودین خبر نداشتیم ؟
پاسخ:
سپاس :)

حالا خبر دارین ؛)
بابا شاه
۲ شهریور ۹۴، ۱۸:۴۸
مردم چه نامحسوس خرخونیشون رو پز میدن
:دی
پاسخ:
ع ِ شما فهمیدی ؟؟؟؟ :))
مریم بانو
۲ شهریور ۹۴، ۱۸:۵۵
فازت رو عوض کن همرشته ای
ضمن اینکه این افسردگی در آستانه ارشد طبیعیه
بگردی راهت رو پیدا میکنی
موفق باشی
پاسخ:
آخجون هم زشته ای ^_^
شیدا
۳ شهریور ۹۴، ۰۰:۳۶
خیلیییی مچکرم ^_^
راستش نمیدونم روز فیزیکدان ها کی هست وگرنه تبریک میگفتمممم :پی

من خیلیییی کیییف میکنم با خوندن متنات یکتا جووون :*
پاسخ:
خداییش منم از حضورت یه جور دیگه کیف میکنم شیدا :*
زینب :)
۳ شهریور ۹۴، ۰۱:۰۸
اوه نکنه منم اینجور بشم !!!!
پاسخ:
چه جوری ؟؟؟ [آیکون دست به کمر ]
ترنج
۴ شهریور ۹۴، ۰۹:۲۸
خوبه که حداقل وقت داری بری قر بری:) من که اینقدر سر خودم رو شلوغ کردم که تکون نمی تونم بخورم.
چند تا از مطالبت رو خوندم. وبلاگت به دل می شینه. این وبلاگ رو "دریا" بهم معرفی کرد.می دونستم سلیقه ش خوبه. "دریا" دوست عزیزتر از جونی که تو وبلاگ خیلی ازش نوشتم. دیروز بهم گفت که وبلاگت رو می خونه و یکی از پست هات رو برام تعریف کرد. برای همین خیلی انگیزه مند شدم بیام مطالب رو بخونم.
بازم میام حتما. وبلاگ خوبی داری
پاسخ:
یه وقتی لا به لای زندگیت پیدا کن برای کلاس ورزشی ، خیلی خوبـــــــــــــــــــه ! بیشتر از اونی که به نظر میاد خوبه :)

راستش "دریا" نمیشناسم!!! حالا میام میخونمتون با ایشون هم آشنا میشم ^_^
دوتایی خوش اومدین به نیمه سیب سقراطی :)
ترمه طلا
۴ شهریور ۹۴، ۱۷:۴۱
٧ سال قبل از کنکور! ٧ سال بعد از کنکور! ٢ سال طرح! ٤ سال تخصص!! همش ٢٠ سال! با اون ٥ سال دبستانم میشه ٢٥ سال!! چیزی نیست که بابا :))) فقط تف به ذات هر کی میگه چرا شماره عینکت شیشه! معلومه بس که کلت تو گوشیو لپ تاپه :|
پاسخ:
من حرفی ندارم :|
زینب :)
۴ شهریور ۹۴، ۲۳:۰۴
من الآنشم همینجورم و هی حس میکنم راهی که اومدم اشتباهی بوده اما همش منتظر معجزه ام که شاید تا سال های بعد بگم چقد خوب که این راهو اومدم ...
پاسخ:
منتظر هیچ معجزه ای نباش !
زینب :)
۶ شهریور ۹۴، ۲۲:۵۷
عجب ! یعنی وضع اینقد داغون میشه ؟ نمیشه خوشبین بود و کمی امید داشت ؟
پاسخ:
چرا نشه ! میشه :)
ولی هیچ معجزه ای رخ نمیده ، منتظر معجزه نباش !
محدثه عارفی
۹ شهریور ۹۴، ۰۰:۴۹
ایول! میدونی به نظرم این خیلی خوبه. چرا که نه؟ قر بده و لذت ببر. زندگی همینه رفیق. ؛ )
پاسخ:
حداقل اینجوری راحتتر میگذره :)
یکی
۹ شهریور ۹۴، ۱۷:۴۸
سلام
میشه بپرسم قالبتونو کی طراحی کرده؟
منوشو خیلی دوست دارم
پاسخ:
یه دوست قدیمی !
محمد علی
۹ شهریور ۹۴، ۱۸:۳۲
بابا سمپآد !

من از بچگیم آرزو داشتم سمپادی بشم ، ولی نشدم ! هی روزگار !
پاسخ:
الان من سمپادی ام کجای دنیا رو گرفتم ؟؟؟؟ :|
یکی
۱۰ شهریور ۹۴، ۰۰:۲۰
میشه اون دوست قدیمی رو به منم معری کنید تا منوی بنده رو هم این شکلی کنن؟
البته اگه راضی هستین
پاسخ:
خیر !
یک. بی نام و نشون اومدی
دو. فقط برای دوستانشون کد قالب میسازن 
شیما
۱۲ شهریور ۹۴، ۰۱:۳۶
عه؟! من الان احساس میکنم آینده تحصیلی منید شما!
پاسخ:
چی بگم شیدا ؟ 
.
.
.
نمیدونم 
سیـن بـانو ...
۱۶ شهریور ۹۴، ۱۰:۵۸
واقعا که انگار عمرتو پای در خوندن تلف می کنی .. آخرش هم هیچی .. کار کو؟! .. لی جنبه مثبت داستان اینجاست ک برای خودت ارزش قائل میشی :)
پاسخ:
همون ! کووو ؟! :|
دیگه خیلی بی انصافیه خودمون برای خودمون ارزش قائل نشیم ! گناه داریم :(
Death MJ
۱۴ مهر ۹۴، ۲۳:۳۷
خداروشکر تا حالا درس نخوندنم :0
حال خوب مهمتر از همه چیزه...
پاسخ:
خسته هم نباشی شما :))
خدا قوت !
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">