پس برای آن که رد ِ فکر او را گم کند ، فکرم ...


حتماً که نباید باشی. حتماً که نباید عطر تلخ ـت را نفس کشید. حتماً که نباید غمزه‌ی چشم‌هایت برای من فتنه انگیز باشد. حتماً که نباید دلم تنها تنگ ِ تو باشد. حتماً که نباید دوست داشتنت را دوست داشت. حتماً که نباید به خاطر مواظب خودت باش‌های تو مواظب خودم باشم. حتماً که نباید پیامبر ِ دل بُردن باشی. حتماً که نباید فیروزه‌ای پوش ِ تو باشم. حتماً که نباید وسط قلبم جا خوش کنی. حتماً که نباید پُز ِ خنده‌هایت را بدهم. حتماً که نباید خریدار نازم باشی. حتماً که نباید مهاجم ِ دلهره‌های آنی باشی. اصلاً حتماً که نباید راست گفت ...

يكشنبه ۳۱ خرداد ۹۴
نظرات (۳۱)
اقای روانی
۳۱ خرداد ۹۴، ۱۹:۲۵
اووووف ...

با چو منی نازک خیال ...
ابرو کشیدن از ملال ..
پاسخ:
زشت ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی ...
یک مردِ جدّی
۳۱ خرداد ۹۴، ۱۹:۲۵
عجبا!
پاسخ:
اومممم ...
آبو
۳۱ خرداد ۹۴، ۱۹:۳۴
اصلاً خیلی وقت ها نباید راست گفت.
پاسخ:
به خودمون یا به بقیه ؟؟؟
**راضیه **
۳۱ خرداد ۹۴، ۱۹:۵۷
بایدی وجود ندارد ولی باشد بهتر است : )
پاسخ:
پاسخ سیاست مدارانه ای بود ؛)
فاطیما کیان
۳۱ خرداد ۹۴، ۲۱:۰۹
اصلا نباید به احدی وابسته شد
پاسخ:
نه وابسته ، نه دل بسته ... به هیچ احدی ...
... LINA ...
۳۱ خرداد ۹۴، ۲۱:۲۱
معرکه ی لعنتی ای بود این کلمه هات...
چقدر خاطره ها اذیتم میکنند
پاسخ:
بریزشون دور ... خاطره ها رو میگم ... 
مستر نیمــا .
۳۱ خرداد ۹۴، ۲۱:۵۷
خیلی وقتها نبودنش حتی بهترم هست
پاسخ:
تا این "ـش" آخر "نبودش" کی رو نشونه گرفته باشه ...
مترسک ‌‌
۳۱ خرداد ۹۴، ۲۲:۰۰
با جمله آخر که «اصلاً حتماً که نباید راست گفت...» بغض کردم :(
پاسخ:
ای بابا ... 
دیوانه ی نارنجی صفت ... !
۱ تیر ۹۴، ۰۰:۰۹
اسم وبلاگت خیلی خوبه
پاسخ:
خوبی از شماست :)
nafas .....
۱ تیر ۹۴، ۰۸:۴۴

در مــن
かわいい のデコメ絵文字آدم بــرفــی ای ســت
کــه عــاشــق آفتــاب شــده!
و ایــن،
خــلاصــه همــه داستــان هــای عــاشقــانــه جــهان اســت . . .
پاسخ:
:)
ته دیگ
۱ تیر ۹۴، ۱۱:۲۰
سلااام
وااااای چ قدر وبتون خوشگله مخصوصا قالبتون :)
خوشال میشم ب وبم سر بزنین
پاسخ:
لطف داری شما ^_^

حتماً ، چرا که نه ؟!
ته دیگ
۱ تیر ۹۴، ۱۱:۲۲
اصلا حتما ک نباید راست گفت.... :)
خی لی خوب می نویسین
پاسخ:
شما خیلی خوب می خونین :)
اقای روانی
۱ تیر ۹۴، ۱۲:۴۴
این نوشته رو هر بار می خونم شیرینه واسم ...
پاسخ:
خیلی خوشحالم کردی ، خیلی هااااااا ، خیلی :)

ممنونم از شما ... ^_^
خاتون .
۱ تیر ۹۴، ۱۳:۱۶
آره گاهی اینجوری غمش سبکتر میشه هوووم
پاسخ:
آدمها خیلی وقت ها خودشونو گول میزنن ...
mim h.m
۱ تیر ۹۴، ۱۴:۱۴
دی پیرگشت با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیوودد ملولم وانسانم آرزوست
من از شعر مولانا بیشتر خوشم اومد خعلی هماهنگه با مطلب
پاسخ:
ممنون از دقتت :)
آبو
۱ تیر ۹۴، ۱۴:۳۳
مگه آدم می تونه به خودش دروغ بگه!!!... به بقیه.
پاسخ:
بله میشه ! مثه این پست من ؛) 
آدمها می تونن راحت خودشونو گول بزنن ...
آبو
۱ تیر ۹۴، ۱۴:۵۹
خوش به حالتون... چون من نمی تونم.
پاسخ:
نمیدونم شاید یه جور واکنش دفاعی باشه که نه نترس ! درست میشه ! چیزی نشده ! آروم ...
ولی ته ته تهش بی فایده ست ... چون حقیقت مثه پتک میخوره تو سرت :|
آرامیس
۱ تیر ۹۴، ۱۵:۰۸
راحت میشه دروغ گفت،به خودت ،به دنیا،به آدمهای اطرافت،مردم دروغتو راحت باور می کنن؛اما خودت هیچ وقت گول نمی خوری هیچ وقت
پاسخ:
آره حق با شماس .... دروغ گفتن به خودت از دروغ گفتن به بقیه خیلی آسون تره ...
آقای میم
۱ تیر ۹۴، ۱۵:۱۴
اصلا حتما که نباید راست گفت...
اوج فراز متن تو این فرود ب کمال میرسه...

:)

در مورد کامنتت لینکی که گذاشتم راجع ب کامنتت بود اتفاقا. اینکه آب نخوردن.
پاسخ:
ممنون از دقت شما :)

+ ع ! ندیدم ! چرا با اینکه رنگیه من تشخیص ندادم لینک خورده :)))
ته دیگ
۱ تیر ۹۴، ۱۵:۴۸
سلام :)
عه جدا"؟ شوما لطف داری بسی تشکر
پاسخ:
؛)
فاطمه .ح
۱ تیر ۹۴، ۱۶:۰۵
قشنگ بود. راستی چقدر تو اعتراف میکنی :)) جاهای مختلف اعترافات مختلفتو دیدم :))
پاسخ:
ممنان :)
یه همچین آدم صاف و ساده ای ام من :))
مترسک ‌‌
۱ تیر ۹۴، ۱۶:۵۱
مِن باب پست بالایی: منم هم‌چین آرشیوی (منتها بسیـــار مرتفع‌تر!) از «مجله ماشین» (به مدت 6-7 سال) و «همشهری جوان» (به مدت 4 سال) و یه «مجله‌ای که به صلاح نیست اسمشو بیارم» (اونم به مدت 4 سال) دارم اما به خاطر ضیق «جا» و ایضاً ضیق «وقت» و ایضاًتر (!) ضیق «چرک کف دست» (!) مجبور به ترک این امر «خبرنگار پسندانه» شدم؛ در آخر باید بگم که مترسک هستم، دو ساله که پاکم! :D
پاسخ:
من الان فقط دارم فکر میکنم اونی که صلاح نیست اسمشو بیاری چی بوده... :))
خاتون .
۱ تیر ۹۴، ۱۸:۴۸
خواستم بگم منم عاشق اون کتابا و کتابخونت شدم ^_^
پاسخ:
بس که خوش سلیقه ای شما ^_^
مهرزاد
۱ تیر ۹۴، ۱۹:۳۵
این متن واسم ی شیرینی خاص و دلنشین داشت...
پاسخ:
خوشحالم اینطور بوده :)
کروکودیل پیر
۱ تیر ۹۴، ۲۲:۴۸
ببخشید میخوام احساساتمو بروز بدم....
مولویِ لاکردار....
عالیه
پاسخ:
راحت باش :)
مولانا یهو یه جوری میزنه تو خال که آدم کیفور میشه 
شایان oـ0
۲ تیر ۹۴، ۰۰:۱۱
از قدیم رسم بود
که اگر ستاره دنباله دار دیدی آرزو کنی...
اگر قاصدک دیدی آرزو کنی...
ستاره رد می شود
قاصدک را هم باد می برد
قدیمی ها خیلی چیزها را خوب می دانستند.
می دانستند که آرزو ماندنی نیست
می دانستند نباید آرزو به دل ماند
آرزو را باید فوت کرد
رها کرد به حال خودش
آرزو را روی دلهایتان نگذارید، نباید راکد بمانند.
آب هم با آن همه شفافیتش یک جا بماند کدر می شود و بو می گیرد
آرزوهایتان را بدهید دست باد
آنها باید جاری باشند
بلکه برآورده شوند
پاسخ:
چه تعبیر نابی، خیلی خوب بود،خیلی... مرسی :)
مترسک ‌‌
۲ تیر ۹۴، ۰۷:۴۵
حالا کل مطلبو ول کردی چسبیدی به اون؟ جالبیا :))
پاسخ:
آخه چه مجله ای هست که آدم اسمشو نیاره بهتره،والا :)))
Bluish
۲ تیر ۹۴، ۱۴:۵۴
بیان هم کامنت آدمو میخوره؟ O.o
من یادمه اینجا یه کامنت گذاشته بودم...
پاسخ:
من کامنتی ندیدم 0_O
بیان از تو انتظار نداشتم :|
رهگذر
۲ تیر ۹۴، ۲۱:۳۷
سلام
بیت مولانا زیبا بود - همچنین متنت.


وان دفع گفتنت ، که برو شه به خانه نیست
وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست..

در دست هر کی هست ز خوبی قراضه‌هاست
آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست..

هر چند مُفلسم ، نپذیرم عقیق خُرد
کان عقیق نادر ارزانم آرزوست..

پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست..

گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قسم چشم؟؟ صورت ایمانم آرزوست..

یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست..

باقی این غزل را ای مطرب ظریف
زین سان همی‌شمار ، که زین سانم آرزوست.(مولوی)



در مورد پست جدیدت هم.
یاد این دو جمله افتادم!


یک زن زیبا *چشم* را خشنود می کند
و یک زن خوب *دل* را ،
اولی یک *جواهر* است و دومی یک *گنج*.


چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش ؛
من زنی را بیشتر دوست دارم که مهربان تر باشد. (ویلیام شکسپیر)


به نظر من ممکنه مردها برای یه لحظه و یا حتی مدتی شیفته و دلباخته یه خانم زیبا بشن اما در نهایت عاشق زنی میشن که نجیب و مهربانتر باشه ، مثل شکسپیر!


احتیاج دارم برای مدتی کمتر توی فضای وبلاگی و اینترنتی باشم ، مطالبتو میخونم ، شاید گاهی اوقات دیر به دیر.



روزگارتون به خیر و شادی.
پاسخ:
ممنون از انتخاب های همیشه خوبتون :)

+ ایشالله که خیره ، هر طور دوست دارین :)
مترسک ‌‌
۳ تیر ۹۴، ۰۸:۲۳
حالا دیگه :D
پاسخ:
باش دیگه ، بااااااااااااااش :|
بد
۶ تیر ۹۴، ۰۰:۵۸
مولانا امامه,امام!
پاسخ:
معرکه ست ^_^

+ اتفاقاً یادتون افتاده بودم یکی دو روز پیش ، چه خوب که شما هم کوچ کردین بیان ؛)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">