آدمی نیز اولاد همین اشتباهات بیهوده ست ...

جعبه‌ی قرص‌های بابا از لحاظ ابعاد ، کوچکترین شی دنیاست که می‌تواند اشک من را حسابی دربیاورد. از بغض خفه می‌شوم وقتی متنی را از روی گوشی به مامان نشان می‌دهم و او خونسردانه می‌گوید عینک ندارد و خودم باید آن متن را برایش بخوانم. آخر من هی یادم می‌رود دیگر دخترک ده دوازده ساله نیستم! هی یادم می‌رود زمان چقدر گذشته! من هی فرسایش تمام این سال‌ها یادم می‌رود! هی یادم می‌رود "زمان" قَدَر‌ترین دشمن بشر است، من هی یادم می‌رود ...

يكشنبه ۱۷ خرداد ۹۴
نظرات (۲۰)
دختری از تبار تسنیم
۱۷ خرداد ۹۴، ۱۰:۵۲
سلام
مهربونی شما قابل ستایشه...
اما همینکه پیری پدر و مادرتون و می بینید، خیلی قشنگه، این یعنی این نعمت ها رو هنوز دارید
خدا براتون نگهشون داره...
پاسخ:
تو رو خدا نگو پیر ، نگو ... غمم میشه :(
یک مرد جدی
۱۷ خرداد ۹۴، ۱۱:۰۹
کاملا درک میکنم
زمااان...
پاسخ:
آخ خ خ ... هر چه قدرم مهربون به نظر بیاد و با گذر زمان مشکلات کمرنگ بشن نسبت به چیزایی که ازت میگیره و دیگه پس نمیده ، نمی ارزه ...
لیلیوم :)
۱۷ خرداد ۹۴، ۱۱:۲۰
دقت کردین زمان چقد زود میگذره؟!
پاسخ:
بس که لعنتی ِ ... !
**راضیه **
۱۷ خرداد ۹۴، ۱۱:۳۴
وای وای از این کار که بارها و بارها با حواس پرتی انجام دادم و هربار شنیدم نمی تونم ببینم خودت بخون : ((((((
پاسخ:
اون وقت میخوام در جا بمیرم !!!
آی دا
۱۷ خرداد ۹۴، ۱۲:۴۴
همین که هر روز فکر میکنم که چون بچه آخرم، بیشتر شکسته شدن مادرم رو میبینم، برام خیلی زجرآوره :(
پاسخ:
درک میکنم حس خوبی نیست :(
الهی که مادر همیشه سالم و سلامت باشن... 
رهگذر
۱۷ خرداد ۹۴، ۲۰:۴۶
به قول بعضیا ، سلاااااااااااااااااااام
امیدوارم خوب باشی
میدونم چی میگی! اما چه میشه کرد؟ خودمون هم یه روز.....
توکل و امیدمان به خدا.


آن کس که ترا نقش کند او تنهـــا ، تنهـــا نگذاردت میان سـودا
در خانه تصویر تو یعنــی دل تو ، بر رویاند دو صد حریف زیبا.(مولوی)



در پناه مهربانی خدا باشید ، همیشه
پاسخ:
بیت خیلی قشنگی بود... 
رهگذر
۱۷ خرداد ۹۴، ۲۰:۴۷
یاد این بیت حافظ هم افتادم...


به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید.(حافظ)



نمیدونم این دوست حافظ و مولانا چی از این دنیا و خدا دیدند که میگن به خدا اعتماد کن!!! :)
پاسخ:
اعتماد نکنیم چیکار کنیم؟؟؟ 
فاطیما کیان
۱۷ خرداد ۹۴، ۲۲:۳۲
آخ گفتی ,درد های تن این دو عزیز دل مامان و بابا هرچقدرم که کوچیک باشه فاجعه هست برا ماهایی که عاشقشونیم و میمیریم براشون :)
پاسخ:
هعی... من که غمم میشه :(
اقای روانی
۱۷ خرداد ۹۴، ۲۲:۳۸
دقیقا ادم وقتی می فهمه بزرگ شده که می بینه پدر مادرش پیر شدن
پاسخ:
اوهوم... واقعیتیه که یهو مثه پتک میخوره تو سر آدم :|
اقای روانی
۱۷ خرداد ۹۴، ۲۲:۳۸
دقیقا ادم وقتی می فهمه بزرگ شده که می بینه پدر مادرش پیر شدن
پاسخ:
\/
||
محمد علی
۱۸ خرداد ۹۴، ۰۰:۳۸
بابای به حدی رسیده بود که کاغذ رو میذاشت اون ور ، بعد میومد عقب نگاه میکرد میخوند ، در این حد یعنی
آخر به زود چند وقت پیش رفتیم عینک گرفتیم براش ، میگفت خوب چشمام میبینم !


+ اومممم ، برای شما هم گاهی نظرات دوبار ثبت میشن ؟! یا دوستان دوبار ثبت میکنن ؟!
پاسخ:
ای وااای...
پدربزرگ من سرماخوردگی ساده هم بگیره باید کلی انرژی صرف کنیم تا راضی بشن برن دکتر، دست آخر هم داروهاشو نمیخوره :))) اصلا بساطی داریم :|

الهی که پدر همیشه سالم و سلامت باشن :)

+ نمیدونم والا،  برای من اولین بار بود که اینجوری شد!!! 
کروکودیل پیر
۱۸ خرداد ۹۴، ۰۱:۱۴
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ گفتی
دقیقا!
بغضم گرفت اصلا
پاسخ:
قسمت بد جریان اینه که اصلا و ابدا نمیشه جلوی زمان رو گرفت :(
ساعت برنارد میخوام!!! 
مترسک ‌‌
۱۸ خرداد ۹۴، ۱۰:۱۵
هعی... :(
پاسخ:
:((
مهرزاد
۱۸ خرداد ۹۴، ۱۰:۵۶
خیلی سخته ادم ببینه کارایی ک پدر و مادرش تو سالای جوونی توانایی انجام دادنشون رو داشتن(ک عموما هم ما ارزو داشتیم اون کارا بکنیم)دیگه نمیتونن خیلیاشون رو ب اون خوبی انجام بدن...
پاسخ:
دقیقاً ! برای همینه که میگم حقیقت یهو پتک میشه تو سرم آدم ...
رضا
۱۸ خرداد ۹۴، ۱۲:۴۹
خیییییلی سخته که انسان، آب‌شدن تدریجی عزیزانش را ببینه
ولی از اونطرف
خیییییلی هم زیباست که آدم به عشق بهترینهای زندگی(یعنی پدر و مادر) دلش بگیره و اشکش بریزه.
گوارایتان باد این عشق پاک و مقدس
پاسخ:
خیلــــــــــــــــــــــــــــــــی ... :(

ممنون که وقت گذاشتین :)
ساجده
۱۸ خرداد ۹۴، ۱۴:۰۷
خوب خوب می فهمم حرفتو!
زمان،زمان، زمان دشمن بشریت.
پاسخ:
آخ خ خ خ خ ...
رعنا نون
۱۸ خرداد ۹۴، ۲۳:۰۵
چه دختری...
هیچی مثل این مدل اتفاقا حال ادمو خراب نمیکنه...نمیدونم چرا ؟ مخصوصا وقتی بابا داره جورابشو در میاره و پاشو میذاره رو تخت بعد یهو نزدیکه بیوفته و تو میگیریش...ناتوانیشونو وقتی میبینی ...ولی با این حال اون طور ک باید قدرشونو نمیدونیم...
پاسخ:
حتی کلمات پیری و ناتوانی و بیماری در مورد والدین حال منو خراب میکنه... تا بری بزرگ بشی و از آب و گل در بیای پدر و مادر افتادن روی سر پایینی :((
مصطفی موسوی
۲۰ خرداد ۹۴، ۰۰:۳۸
پیر شدن غم انگیز ترین اتفاق زندگیه
پاسخ:
هیچی نمیتونه جلوی گذر زمان رو بگیره،  هیچی... 
دلا بانو
۲۱ خرداد ۹۴، ۱۳:۴۹
متاسفانه می درکیم:((
خدا سایه شونو روی سرمون نگه داره. سالم و سلامت و شاد ان شاالله
پاسخ:
الهی که همه پدر مادر ها سالم و سلامت باشن :)
هانس
۱۱ مرداد ۹۴، ۱۲:۳۱
پیش من بیا...
اینجا خوب بود
پاسخ:
چشم ، میام :)

مرسی ازت 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">