نداری ، خبر ز حال من نداری ...

از همان اول انگشت اتهام همه ما را نشانه گرفته بود ، ما به بی‌ارزش کردن ارزش‌ها محکوم بودیم . ما جوان ‌هایی بودیم که غرب‌گرایانه دنبال مُد و فشن رفته بودیم. اجتماع بیش از چهار پنج نفره‌ی ـمان بودار بود و دانشگاه‌ها و کلاس‌ها و جمع‌های مختلط شدیداً مشکوک به نظر می‌رسید. حتماً مدارک تحصیلی هم ما بی‌اعتبار کرده بودیم ! خبر افسردگی‌ها و خودکشی‌ها ، از ما یک قشر احساساتی و بی‌ثبات به نمایش گذاشته بود. با بی‌مسئولیتی‌هایمان چشم دنیا را از کاسه درآورده بودیم و بی‌هدفانه روز و شب را بهم وصله زده بودیم. در این میان احدی حواسش نبود که ما انگیزه نداریم ، امید به زندگی ـمان با شیب تندی رو به کاهش است و اینباکس ایمیل‌هایمان گورستان ِ ایمیل‌های کاریابی و استخدام‌های الکی ـست. و هیچ کسی به روی خودش نیاورد که ملزومات نسل‌های پیش‌تر برای ما چقدر دور از ذهن شده ، چقدر دور شده ! و ما همچنان وبلاگ‌نویسی کردیم و کتاب خواندیم و ترانه حفظ شدیم و استیکر قهقهه برای هم فرستادیم و فالوورهای اینستاگرام ـمان سه رقمی شد و در مجازستان سکنی گزیدیم و هی خودمان ، خودمان را دلداری دادیم !


[1]

اولین و تنها وبلاگ بلاگفایی من عملاً نابود شد و آرشیو سال 93-94 ـش از بین رفت...

[new]

بلاگفا آرشیو 94 رو بهم برگردوند :)  

آخی ... دلم براش سوخت که داره تلاش میکنه کاربرهاشو نگه داره ...

پنجشنبه ۴ تیر ۹۴
نظرات (۷۴)
❀◕ ‿ ◕❀ zizigolu
۴ تیر ۹۴، ۱۸:۵۵
مال منم نابود شد...به درک نوشته ها...
وبلاگایی رو که میخوندمو میخوام...
پاسخ:
پس چرا من فکر میکردم شما از اول بلاگی بودین ؟! 0_O

آره ه ه ، منم یه سری دوستام گم شدن !!!
دختر حــَوا :)
۴ تیر ۹۴، ۱۹:۰۲
ایشالا بلاگفا درست (تَر) میشه.
وب منم پریده... چون کلا آرشیو 92 نداشتم. ولی بیاین امیدوار باشیم هنوز :)
پاسخ:
هر چند با ایشالله ماشالله کار درست نمیشه ! ولی امیدواریم درست تر بشه :)
اقای روانی
۴ تیر ۹۴، ۱۹:۰۵
غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان ...
غم مخور
پاسخ:
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
مستر نیمــا .
۴ تیر ۹۴، ۱۹:۲۴
خدایش رحمت کناد:|
پاسخ:
فاتحه !!! 
فاطـمـه (کــاغَــذهایِ خــطـ خــطی)
۴ تیر ۹۴، ۱۹:۳۱
مال من میگه نام کاربری وجود نداره.حذف شده فک کنم.
تو بگو چیکار کنم؟!
پاسخ:
فاطمه جان همه چیز برگشته به 2 سال پیش ! حتی نام کاربری و رمز . واسه 2 سال پیش ـت رو یه چکی بکن احتمالاً باز بشه ، ضمن اینکه سن وبلاگت اگه کمتر از 2 سال باشه فعلاً رو هواست :|
مترسک ‌‌
۴ تیر ۹۴، ۱۹:۴۳
چه گویم که حرف دلم گفتی و هیچ ندارم بگویم جز کپی-پیست عین به عین عبارات خودت، جانا... :(
پاسخ:
درد مشترک ! :(
یک مردِ جدّی
۴ تیر ۹۴، ۲۰:۱۰
مال من هم کلا از بین رفت :-(

+نمیدانم اینجا بمانم یا برگردم در بلاگفا و از نو آغاز کنم؟!
پاسخ:
+ من در صورتی برمی گردم بلاگفا که همه چیز درست بشه و بتونم دوباره بهش اعتماد کنم !
که احتمالش خیلی زیاده همین جا بمونم ! وقتی قرار باشه از صفر شروع کنم حالا که استارتشو زدم همین جا خواهم موند :)
آناهیتا طـــ
۴ تیر ۹۴، ۲۰:۱۲
وبلاگ قدیمی من ک آرشیوش تا 92 بیشتر نیست و جدیده هم که کلا می گه وجود نداره :|


متن :(
پاسخ:
از اردی بهشت که دلمون سر این وبلاگ ها خون شد ، تمومی هم نداره :|

:(
... LINA ...
۴ تیر ۹۴، ۲۰:۳۱
چقد میفهمم اینا رو .........
پ.ن: چارتار و بهار امسال :))
پاسخ:
همه دچاریم ! 

+ مثه من عنوان رو با ریتم خوندی ؟! :))
خاتون .
۴ تیر ۹۴، ۲۰:۴۶
نسلی هستیم سوخته که پشت همین چیزایی که گفتی قایم میکنیم غم هامونو.
+ دل میکنیم از گذشته بلاگفایی
پاسخ:
گاهی فکر میکنم شاید قوی تر از اونی باشیم که به نظر میاد ...

+ میدونی خاتون ؟ فرق ‍‍‍‍ِ بین این که دل بکنی تا دلت کنده بشه :|
فاطیما کیان
۴ تیر ۹۴، ۲۱:۰۱
تمام روزهایی که پشت سر گذاشتم رو یادم آوردی ,وقتی آرشیوم نیست شد دلم میخواست گریه کنم برای جایی که از تمام بیچارگی های دنیای خودم بهش پناه آورده بودم و دیگه نیست ...
پاسخ:
این موضوع شاید وجه مشترک اکثر ماها باشه ...
Bluish
۴ تیر ۹۴، ۲۲:۱۵
:(
پاسخ:
:(
شیمیست خط خطی
۴ تیر ۹۴، ۲۲:۲۶
همیشه در طول تاریخ نسل های جدید متهم بوده اند.
برای وبلاگت متاسفم:(
پاسخ:
هعی ... 
mim h.m
۴ تیر ۹۴، ۲۲:۴۶
یکتا جان من نظرم با شما متفاوته این دنبال مد وفشن وغیره وذلک به نظرم بر میگرده به خود آدم این که تو بدونی از زندگی چی میخوای؟اینکه نذاری کسی برات تصمیم بگیره اینکه مجبور نباشی مث رباط یه روز جین بپوشی روز بعد طبق دستور ساپورت!!!
نسل پرتوقعی نیستیم ؟هستیم چون درس خوندیم جایی غیر از پشت میز برامون نباید باشه
بلد نیستیم با مشکل کنار بیایم یه نفر باید برامون لقمه رو بجوه چندتامون کارآفرینیم بدون اینکه توقعی از بانک یا مسوولین داشته باشیم؟؟؟یه روز که صبح قراره زود بیدار شیم دنیا وآدماشو میکشیم
کدوم پدری پسرشو جوری تربیت کرده که تو20سالگی آماده ی پذیرش مسوولیت باشه؟؟؟چند تا دختر 18 ساله هستن که زن زندگی بار اومده باشن؟؟؟نه که نباشن ولی کم اند خلاصه ملزومات نسل قبل وما فرق نکرده سیستم عوض شده اگه کل روز مامانمون ازمون بی خبر باشه ناراحت نمیشیم ولی اگه یه روز نت نباشه سکته میزنیم که دوستای مجازیمون ازمون بی خبر موندن
ببخشید زیاد حرف زدم تمام فعلارو برای خودم استفاده کردم به کسی بر نخوره
ضمن اینکه از شما عذر میخوام
پاسخ:
اینا توصیفاتی که به نسل جوون نسبت میدن ! حالا دلیلی نداره همه این ویژگی ها رو داشته باشن :)
من اصلا اصلا نمیگم ماها خودمون مقصر نیستیم ... ولی ببین مادر پدرهامون هم از اول که تجربه نداشتن بهشون اعتماد کردن و رفتن تو دل زندکی و یاد گرفتن اصلا تا احساس نیاز نباشه که مهارت شکل نمیگیره .

عذر خواهی چرا ؟! اتفاقاْ من خیلی هم ازت ممنونم بابت این کامنت :)
خانم انـــــار
۵ تیر ۹۴، ۰۰:۱۳
وبلاگ من ! من نام کاربریشو عوض کرده بودم ! الان پنلش برای من باز میشه ولی خود وبلاگ نه چون اسمش دو سال پیش یه چیز دیگه بوده :\
پاسخ:
اوه اوه چه پیچیده :| 
آبو
۵ تیر ۹۴، ۰۰:۵۰
از نسل ما طفلکی تر زاده نشده هنوز.
پاسخ:
اصلاْ شرایط خوبی نیست :|
آقای میم
۵ تیر ۹۴، ۰۱:۰۳
آنوقت این بلاگفا ب همین دلخوشی ی ساده ای که در مجازستانمان داشتیم هم رحم نکرد و ...
پاسخ:
چی بگم :|
رهگذر
۵ تیر ۹۴، ۰۱:۳۱
سلام

برام جای تعجب داشت که یه دهه هفتادی چنین حرفائی رو بزنه! میگن دهه شصتی ها وضعیتشون خیلی بدتره! نمیدونم.


گاهی چیزهائی رو میبینم یا میشنوم که برای چند لحظه این فکر و حس در درونم بوجود میاد که انگار خدائی توی این دنیا وجود نداره و...(شاید مثل خیلی ها ، شایدم مثل همه!)... بعضی ها راست میگن که: عجب صبری خدا دارد....

حرفای بعضی از انسانهاست که امید به خدا و زندگی رو در من زنده نگه داشته ، حرفای کسانی مثل حضرت علی و مولوی و حافظ و.... میگن به خدا اعتماد کن.

به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید.(حافظ)


و..
....

بنمای رُخ ، که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب ، که قند فراوانم آرزوست..

ای آفتاب حُسن ، برون آ دمی زِ ابر
کان چهره مشعشع تابانم آرزوست..

جانم ملول گشت زِ فرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست.(مولوی)



+
اگر تو فقط آرشیو سال 93 ، 94 وبلاگت نابود شده ، من کل وبلاگم بالا نمیاد و نابود شده - وقتی نام کاربری و پسورد رو میزنم میگه: چنین وبلاگی موجود نمیباشد!! میتونی موقع ناراحتیت به من فکر کنی و بخندی :))




خدانگهدار
پاسخ:
اینطوری براتون بگم اگه 40 درصد 50 درصد 60 درصد دهه شصتی ها روال زندگی عادی رو دارن و همه چیزشوون به موقع فراهم شده ! دهه هفتادی ها 10-20 درصدشون اینطوری زندگی نرمالی خواهند داشت !

+ همه چیز برگشته به 2 سال پیش حتی نام کاربری و رمز ! اگه هم سن وبلاگ کمتر از 2 سال بوده فعلاْ رو هواست :|
خزنده
۵ تیر ۹۴، ۰۱:۳۵
"مشکل" ما یک مساله ی واحد نیست که ما بخوایم نسبتش بدیم به کسی. ما یقه ی بزرگتر ها رو می گیریم و ازشون زندگیمون رو می خوایم. اونا هم به ما انگ بی انگیزگی و بی جربزگی می زنن و ناتوان صدامون می کنن، خانواده ها معلما رو مقصر می دونن، معلما مدیران جامعه رو، مدیرا بی لیاقتی کارمنداشون رو... این مشکل، فقط یه توپ نیست که بندازیمش توی زمین بغل دستیمون. این مساله همون فیل مولویه که هر کی هرجاش رو لمس می کنه خیال می کنه با یه چیزی طرفه. مساله اینجاست که ما همه مقصریم. درسته اگه شرایط بی عیب و نقص بود، بهتر از اینها می تونستیم زندگی کنیم، ولی الان شرایط اونقدرا هم بد نیست که از اتهام بی انگیزگی و تلاش نکردن تبرئه بشیم...

منم یکی ام عین خودت و چند میلیون نفر 20-40 ساله که توی ایران زندگی می کنن. منم صد بار تو سری خوردم و صد بار فحش دادم. ولی بازم وقتی فکر می کنم، می بینم اگه خودم می خواستم، از لای این کثافت صد بار بیرون اومده بودم. رستگاری در شائوشنک!
پاسخ:
آفرین ! دقیقاً همین که گفتین ، یه مشکل واحد نداریم که بریم سراغش !

قبول دارم و نمیخوام خودمونو بی تقصیر جلوه بدم ولی بذار یه مثال بزنم ، الان مامان بابای خودم تا تحصیلات دانشگاهی ـشون تموم شده سریع استخدام جایی مربوط به رشته تحصیلی ـشون شدن ! حالا ما با لیسانس که اصلا جرئت نداریم به کار فکر کنیم با ارشد هم که عملاْ هیچ تضمینی وجود نداره ! حالا من به نسبت مامان بابام بیشتر هم تلاش کنم هیچ تضمینی نیست معلومه که بی انگیزه و بی امید میشیم ...
حافظ
۵ تیر ۹۴، ۰۱:۳۸
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهـد ماند

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است؟
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند

سرود مجلس جمشید گفته‌اند این بود
که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند

غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند

توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند

بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زَر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند

ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
پاسخ:
یه وقتا فکر میکنم اینا فقط و فقط شعره ...
دیوانه ی نارنجی صفت ... !
۵ تیر ۹۴، ۰۷:۵۲
فقط لبخند بزن و ازش رد شو ...
پاسخ:
خوبه ولی راه حل قطعی نیست :)
آدم ارغوانی
۵ تیر ۹۴، ۱۳:۴۲
جالب مینویسی :)
پاسخ:
ممنونم ، شما جالب می خونی ^_^
آدم ارغوانی
۵ تیر ۹۴، ۱۵:۱۱
:)))
پاسخ:
؛)
فاطمه (کاغذهایِ خط خطی)
۵ تیر ۹۴، ۱۵:۲۶
یکتا جونم اون صفحه اول ک میومد هم دیگه نمیاد.اما من احتمالن برگردم
پاسخ:
ای بابا :|
فاطمه چرا میری ؟! اینجا که بهتره ؟؟؟ من که دیگه نمی تونم به بلاگفا اعتماد کنم ! وقتی قرار از صفر شروع کنم حالا که استارتشو زدم همین جا می مونم به احتمال زیاد :)
رهگذر
۵ تیر ۹۴، ۱۶:۲۷
سلام

من تا حالا مقایسه ای بین دهه شصتی ها و هفتادی ها انجام ندادم که بدونم وضعیت کدام بهتر یا بدتر هست... اما یه روز از مادرم اینا شنیدم که توی تلوزیون گفته(با ذکر دلایلی) دهه شصتی ها نسبت به دهه های قبل و بعد از خودشون مشکلات بیشتری داشتند و دارند.

یادم نیست نام کاربری قبلیم چی بود. مهم نیست. زندگی دنیا همینه.
پاسخ:
من به آمار و ارقام و تلویزیون کار ندارم ! طبق منطق خودم میگم !!!! :))
ببین الان هنوز نصف دهه هفتادی ها مدرسه ای هستن ! معلومه که وقتی هنوز عده ای از دهه شصتی ها بیکارن ، همه ی هفتادی ها بیکار خواهند موند !
❀◕ ‿ ◕❀ zizigolu
۵ تیر ۹۴، ۱۶:۳۶
خب از اون موقعی که ما با هم آشنا شدیم من توی بلاگ مینوشتم!
آشنایی ما هم از اونجایی شروع شد که تو از خوبی وبلاگ نویس ها نوشته بودی و 18 از بدیشون! و من پست 28 رو بهت معرفی کردم و...پس شد آنچه شد!
پاسخ:
آهان ...
آره قشنگ یادمه :)
چون از همونجا منو هیژده با هم آشنا شدیم :)
مهرزاد
۵ تیر ۹۴، ۱۶:۵۲
واقعا شیرازی ادم بی مسولیتیه...حالا چ اصراری بود بعد ار تقریبا دو ماه نسخه ی پشیبان قدیمی رو فعال کنه اخه
پاسخ:
همینو بگو !!! ایـــــــــــش :|
محمد علی
۵ تیر ۹۴، ۱۷:۳۸
و به یاد آورید ، آن روز را که گفتم بلاگفا رو بیخیال ، تا دیر نشده کوچ کنید بیان !
پاسخ:
آخ خ خ خ ... دست رو دلم نذار ... :((
نمیخواد یادم بیاد که جناب ! جلو چشممه ، انگار همین دیروز بود :((
خزنده
۵ تیر ۹۴، ۱۸:۰۳
خب شکی نیست که حداقل شرایط کار برای ما خیلی بدتره. قبول دارم. دیگه نمی شه تحریف کرد این ماجرا رو که خود باباهای ما بعد گرفتن مدرک با یه حقوق معادل 1.5 میلیون کار پیدا کردن، خیلیاشون ادامه تحصیل دادن زنشونم گرفتن خونه و ماشینم گرفتن پس اندازشم کردن! الان کسی بتونه این کار رو بکنه باید مجسمه شو بسازن بذارن وسط میدون آزادی. اینا رو قبول دارم.

ولی ما هم نسبت به اونا خیلی امکانات بیشتری داریم برای کارمون. الان از علوم آکادمیک و مهارت های فنی گرفته تا تفسیر ادبی و هنر های مختلف و هر چیزی که فکرشو بکنی رایگان آموزشش توی اینترنت پیدا می شه. کتابش توی انقلاب ریخته، کلاساش هم همه جا دایره. حالا چقدر از نسل ما یه مهارت اضافه بلدیم و می تونیم باهاش یه کاری بکنیم؟ یه زبون جدید، نرم افزار مرتبط با رشته، یه توانایی خوب برای تفسیر اشعار فارسی، آشنایی با یه دستگاه... یادمون ندادن، ولی خودمونم زیاد نمی ریم دنبال یادگیری. کاری بیشتر از حد میانگین بلدیم که بهمون کار نمی دن؟

بزرگترای ما از امثال پسرخاله م انتظار دارن وقتی مجرده، ساعت 4 هم از سر کار بر می گرده، تا 11 که می خواد بخوابه، برای یه ساعت هم که شده کلش آف کلنزو بذاره کنار، فقط یک ساعت یه کتابی بخونه. ما هم از اونا انتظار داریم یکم سنگ کمتر بندازن جلوی پامون! کل در هم و برهمه، همه همدیگه رو گاز می گیریم D: اینا البته میانگین ماجرا هستا. مطمئنن استثنائاتی پیدا می شه. مثل خیلی از دانشجو دکتری ها که تاکسی دارن. نمی دونم... ته تهش می گم کاش جای اینکه توسری بزنن بهمون یکم کمک کنن راه رفتنو یاد بگیریم انقد سعی و خطا نکنیم توی زندگی
پاسخ:
حرف های شما رو کامل قبول دارم :)
ولی دو تا موضوع هست :
یکی این که نسل جوون الان رو با جوون قدیم مقایسه کنیم که خب بله امکانات و دسترسی به علم و دانش خیلی راحت تره و ... ، که میشه حرف های کاملا درست شما .
موضوع دوم اینه که جوون جدید رو با شرایط الان خودش مقایسه کنیم ، جوون قدیم رو با شرایط اون زمان خودش ! یعنی هر کدوم نسبت به خودشون !
اگه الان علم و دانشی و اینترنتی هست برای همه هست ! قدیم هم نبود برای همه نبود ! من خودمو میگم ، به شخصه من به یه انرژی فعال سازی به یه کاتالیزگر به یه عامل خارجی نیاز دارم که انگیزه و امید بگیرم . وقتی می بینم فلانی با ارشد و دکتری و شونصدتا مدرک تافل و برنامه نویسی و چه و چه و چه الان چه وضعیتی داره خب منم نمیرم دنبالش حتی اگه مفت مفت ریخته باشه رو زمین ... وقتی حس نیاز نداشته باشم و به دردم نخوره نمیرم دنبالش ... حالا بماند که از این مورد استثناها هم می بینیم دلمون میشکنه :|
آدم ها بلد راهی میشن که رفتن ، مثه من مثه شما ، که اگه ما رو الان بندازن 5-6 سال پیش می دونیم باید چی کار کنیم و از چه راهی بریم ! و همون قضیه ی پایستگی تجربه یا به قول شما پایستگی حماقت که قبلاً بحث کردیم ادامه خواهد داشت ...
مشکل یکی دو تا نیست که :|


نرگس ...
۵ تیر ۹۴، ۲۰:۲۵
منم اومدم این ور ...

اینجا هم زیاد بد نیستا !! فقط حیف آرچیوامون پرید !!
پاسخ:
خوش اومدی نرگسم :)

آره بیان هم خوبه ، از بلاگفا امکاناتش بهتره حتی ؛)
ناصر .
۵ تیر ۹۴، ۲۱:۰۷
من هیچوقت یه هیچ کدوم از نوشته هام و وبلاگ هام وابسته نشدم. این یکی از نقاط قوت من در وبلاگ نویسیه که امیدوارم شما جوونها ازم الگوبرداری کنین د:
پاسخ:
من از خوندن آرشیوم لذت می بردم !!! یه جایی بود که تفکراتم رو بایگانی کرده بودم ... که حالا ندارمش ! هعی ... 
ترمه طلا
۵ تیر ۹۴، ۲۳:۱۹
هوف این چهارمین وبلاگمه این یکیم اگه سرویس دهیش بازی دراره میرم رو دیوار غار مینویسم!! والا ماندگاریش بیشتره :|
پاسخ:

من وابستگی ـم به بلاگفا بیشتر بود چون اولین و آخرین وبم بود و کلی دوست 4-5 ساله داشتم :( حیف شد دیگه ... حیف ...
آرامیس بانوی هزار فصل
۵ تیر ۹۴، ۲۳:۲۳
سلام یکتاجون،منم خیلی ناراحتم.باز تو خوبه فقط آرشیو سال 93-94 از بین رفت.مال من که نوشته وبلاگی با این نام وجود ندارد :(
پاسخ:
فداااااااااااااااااای سرت ...

همه چیز برگشته به دو سال پیش ، اگه عمر وبلاگت به دو سال قبل میرسه باید با همون رمز و نام کاربری امتحان کنی .
آرامیس بانوی هزار فصل
۵ تیر ۹۴، ۲۳:۲۴
راستی یکتا جون،داری برمی گردی بلاگفا؟ اگه آره آدرس بلاگفاتو بذار لطفا،مرسی
پاسخ:
آدرس بلاگفایی و بلاگی من یکیه بانو جان :)
فعلا که هستم ! تا بلاگفا همه چیزو بهم برنگردونه همین جا هستم ! البته اگه برگردونه ... ! اگه بتونه ... ! :|
محدثه عارفی
۶ تیر ۹۴، ۰۱:۰۵
اخ که حال من بود یکتا :(( میگم یکتا برو یه نگاه به جیم این هفته بنداز من که شاخ دراوردم مطلب قشنگ تو رو به اسم یکی دیگه زدن!! پیام خصوصی بزن به مدیر بگو حتما!
پاسخ:
حال خیلی هاست محدثه :(

+ الهی ... آره عزیزم ، اشتباه شده بود و بعد از یه روز درست شد ، دوباره چک کن به اسم منه ؛)
ترمه طلا
۶ تیر ۹۴، ۰۱:۴۵
من یادم نمیادش اینجا کامنت گذاشتم یا نه :)) ولی متنه رو سه بار خوندم فک کنم!! سه تا کامنت دیدی اصلا تعجب نکن :)))
پاسخ:
کامنتت هست ترمه جان ! من نرسیدم تایید کنم :)
nila69
۶ تیر ۹۴، ۰۲:۲۸
چقدر خوب حال ما جوونای پیر رو به تصویر کشید!
+وبلاگ من هم کلا ازبین رفت: (
پاسخ:
جوونای پیر ... هه ... 

+ فدای سرمون :)
آی دا
۶ تیر ۹۴، ۰۳:۲۵
دلم گرفت با این پست:(
پاسخ:
حقیقته دیگه ... ببخشید :(
دیوانه ی نارنجی صفت ... !
۶ تیر ۹۴، ۰۳:۵۳
نظرای من واست نمیاد چراااااااااا ؟
پاسخ:
0_o
دیوانه ی نارنجی صفت ... !
۶ تیر ۹۴، ۰۳:۵۷
هان چرا اومده :دی یه لحظه ندیدمش :دی
پاسخ:
^_^
پرواز ...
۶ تیر ۹۴، ۱۱:۵۷
من از خیلی وقت پیش میخواندمتان. ولی بدون نظر دادن.
از وبلاگ مداد مغزی پیدایتان کرده بودم.


نوشته هایتان دل چسبند :)
پاسخ:
بله ایشون از دوستان قدیمی من هستند :)

ممنون از لطف شما ، از حضورتون خوشحالم شدم :)
آدم ارغوانی
۶ تیر ۹۴، ۱۵:۱۰
اعتراف میکنم "مجازستان"رو خوندم "مجارستان"...بعد فک کردم تو مجارستان زندگی میکنی :|
از بلاگفا عصبانم و ناراحت...
خیلی...
پاسخ:
هاهاهاها :)) آره من خارجی ام :))

+ فعلاً نمیتونم بهش اعتماد کنم :|
فاطمه .ح
۶ تیر ۹۴، ۱۵:۳۶
اوهوم. بد شده.
پاسخ:
:|
آدم ارغوانی
۶ تیر ۹۴، ۱۵:۴۴
بنده نه تنها الان بلکه دیگه هیچوقت نمیتونم بهش اعتماد کنم :|
پاسخ:
نمیدونم ! تا ببینم چی پیش میاد ...
دانیال
۶ تیر ۹۴، ۱۵:۵۲

اینقدر واسه بلاگفا خط و نشون کشیدی تا بالاخره کل آرشیوت را برگردوندند :)
پاسخ:
کل ـش نیست ! فقط 94 رو آورده ! هر موقع 93 هم برگردوند به این که ببخشمش فکر میکنم :|
بدمست .
۶ تیر ۹۴، ۱۷:۰۶
کسی که برگرده و دوباره توی بلاگفا بنویسه,ینی به شعور خودش توهین کرده!
پاسخ:
:|
محمد علی
۶ تیر ۹۴، ۱۸:۴۱
باشد ،‌دستم را از روی دلتان برداشتم !

+ حال آرشیو برگشته شامل کامنت ها هم هست ؟
+ برای یکی که چک کردم برنگشته بود ! زد و خوردی دارید شما با جناب شیرازی ؟
پاسخ:
+ خیر! 
+ بالاخره من پیشکسوتم دیگه از سال 89-90 وب رو داشتم ؛)
نوشا
۶ تیر ۹۴، ۲۰:۲۸
واقعا لذت بردم عالی مینویسی
پاسخ:
ممنون از لطف شما،  عالی میخونین :)
کروکودیل پیر
۶ تیر ۹۴، ۲۲:۳۳
برگردوند؟!
چرا مال من برنگشته؟!:((
فقط 92
پاسخ:
آره 94 م برگشت،  حتما کم کم برای همه میاد،  نگران نباش:)
ali_ sh
۷ تیر ۹۴، ۰۰:۳۰
سلااااااام خببب بالاخره پیداتون کردم خخخ دارم بچه هایی که تو وب قبلیم لینک کرده بودمو میجویم خیلی هوشحال شدم ک یافتمتون :)
پاسخ:
سلام :)

منم خیلی ی ی خوشحال شدم ^_^
محمد
۷ تیر ۹۴، ۱۱:۵۲
ما حوان هایی نیستیم که غرب گرایانه به دنبال مد و فشن رفتیم.
بلکه ما جوان های بودیم که بزرگتر هایمان همان نسل قبلی ها برایمان مد و فشن را تعیین کردند و اگر غیر از آن می خواستی بشوی معمولا عقب افتاده نام می گرفتی





والا با این نوناشون
پاسخ:
واستا ببینم چرا وبلاگتونو زدین ترکوندین این وسط؟؟؟؟؟؟؟ :/
MR talabe
۷ تیر ۹۴، ۱۷:۳۶
سلام
تبادل لینک میکنید ؟‌:)))))
پاسخ:
علیک سلام
لینکدونی می بینید اینجا؟! :|
مـــهر بــــــآنو
۷ تیر ۹۴، ۱۷:۴۷
مرسی از کمکتون :)خیلی ممنون ^___^
پاسخ:
من که کاری نکردم،همه کارهاشو خودت انجام دادی:)
م. ج.
۷ تیر ۹۴، ۱۹:۰۶
حرف دل همه رو چه خوب زدید...
مسئله بلاگفا تاسف باره... واقعا چرا تو این کشور کسی اهمیتی به حقوق بقیه نمیده...
پاسخ:
شما لطف دارید خودتون خوب خوندین :)

چقدر از دست بلاگفا حرص خوردیم از اردی بهشت تا :/
آبان ...
۷ تیر ۹۴، ۲۲:۰۵
فکر کردم چقدر شبیه پستی که نوشتی شده ام ..تنها ..با ایمیلی پر از استخدام های الکی ..
پاسخ:
واقعیت اینه که خیلی از ماها شبیه این پست هستیم :(
اقای روانی
۷ تیر ۹۴، ۲۲:۳۵
سلام نگو می خوای بری :(
پاسخ:
آرشیو 93 که برنگشته!!!!  برگشت بهش فکر میکنم که بمونم یا برم!.حالا حالا هستم خدمتتون ؛)

+ نظردونی ـت که بسته ست احساس لالی میکنم :|
محمد
۷ تیر ۹۴، ۲۳:۲۵
یا علی گفتیم و از نو آغاز شد
پاسخ:
خیلی هم خوب :)
مجید صدر
۸ تیر ۹۴، ۱۳:۳۴
نهایت ابراز احساساتمان هم شده آن انگشت طلایی شست . لایک را می گویم :)
پاسخ:
تهِ تهِ احساس یعنی ؟؟؟ :|
مـــهر بــــــآنو
۸ تیر ۹۴، ۱۴:۴۴
خخخخخ من کهه خودم عرضه این کارا رو نداشتم دادم به یکی از دوستان که مهندس کامپوتره واسم درستش کرد...ولی زحمت های شما رو یچ وقت فراموش نمیکنم ^____^
پاسخ:
من کاری نکردم که !!! پس دست دوستت درد نکنه :)
مجید صدر
۸ تیر ۹۴، ۱۵:۱۶
دیگه بجز لایک چیکار میشه کرد از پشت این صفحه مانیتور ؟ نمیتونیم بیایم همدیگه رو بغل و بوس کنیم کنیم واسه گذاشتن یه پست خوب که :))))
پاسخ:
-_-
مترسک ‌‌
۸ تیر ۹۴، ۱۵:۴۸
واس پست بالایی: من بازدیدکننده ثابت دارم از فلسطین/اسراییل/حالا هرچی! برو از خدا بترس :)) ما مرزها در نوردیدیم :))
پاسخ:
اونا که فیلترشکن و ایناست که ، منم دارم ! شریف دیگه واقعی واقعیه :)
ریش قرمز
۸ تیر ۹۴، ۱۶:۲۸
... [گل]
پاسخ:
چقدر از دیدن اسم ـتون خوشحال شدم ^_^
Bluish
۸ تیر ۹۴، ۱۶:۵۷
پستِ بالا، بالا نمیاد عکسش! همین دیگه! اینم از دوستِ خوبمون بیان! د: یعنی البته دوست خوبمون صندوق بیان! د:
آقا من روزی رو میبینم که ملت هزارتا نسخه‌ی پشتیبان از آرشیوشون تو بیان دارن اما میان بلاگ اسکای! (الکی!)
پاسخ:
عکس درسته لابد سرعت نتت کم بوده جانم :)

بلاگفا و پرشین و بلاگ باز یه چیزی بلاگ اسکای چیه دگ این وسط :)))
مترسک ‌‌
۸ تیر ۹۴، ۱۹:۳۰
حالا نزنی توی ذوق بچه، نمی‌شه؟ دقت کردی؟ «بچه»! :))
پاسخ:
:))
Tornado
۸ تیر ۹۴، ۱۹:۵۶
با سلام!!!
شما با پست بعدی, یه شریفی رو مجبور به روشن شدن کردی!!! :دی :)))))
پاسخ:
هورااااااااااااااااااااااا... ایول :)
از روشن شدنت ممنون دوست اسمارت من :*
محمد علی
۸ تیر ۹۴، ۲۰:۲۹
من موندم دانشگاه شریف رو چطور تشخیص میده ؟!
پاسخ:
حتی وبگذر برای وب قبلیم هم دانشگاه های دیگه رو تشخیص میداد!
عارفه
۸ تیر ۹۴، ۲۳:۱۹
سلام دوست عزیز. وبلاگ منم توی بلاگفا به باد هوا رفت! یه وب جدید توی بلاگ ساختم! خوشحال میشم بهم سر بزنی.
پاسخ:
چشم در اولین فرصت :)
Bluish
۹ تیر ۹۴، ۰۰:۰۴
نه جانم! :دی
سرعتم خیلی هم خوب بود! صندوق بیان ارور داد! نوشته بود تازشم این مشکل ثبت شد و بهش رسیدگی میشه تازشم :دی
بلاگ اسکای خیلی هم خوبه تازشم!
تورنادو رو میخواستم بگم شریفیه گفتم شاید اون نبوده که الحمدلله خودش روشن شد! تازشم!
:دی
پاسخ:
واقعا؟! چه پیشرفته،  والا :)

بله دیگه خودشون بودن، سرکار خانم تورنادو :)
آبان ...
۹ تیر ۹۴، ۰۰:۰۶
فقط خواستم بگم من از دانشگاه شریف نبودم خخخخ :)
پاسخ:
عیب نداره منم نیستم :))
باران
۱۰ تیر ۹۴، ۱۰:۰۹
سلام
چرا نمیشه ؟!:))
من نخواستم ریا بشه واسه ی همین نگفتم :دی

نگهبانی دانشگاه شریف :-D
پاسخ:
خیلی باحال بود :)))
فاطمه .ح
۱۰ تیر ۹۴، ۱۰:۳۱
منم از دانشگاه صنعتی شریف یه دونه دارم :| عجب :)) چرا تو بخش شهرها حالا؟ مگه شهره؟
پاسخ:
ای بابا اونجا هم میاد :| زبل خان هستن ، اینجا اونجا همه جا :))
ف میم
۱۰ تیر ۹۴، ۱۱:۴۴
برگرد بلاگفا یکتایی:/

مگه ما چمونه که بهمون نمیخوره شریف بخونیم هان ؟
پاسخ:
یه دلم میگه برم برم 
یه دلم میگه نرم نرم

+ هیچی :))
...... ..
۱۰ تیر ۹۴، ۱۴:۵۹
در رابطه با پست بالایی:
حساس نشو خساس نشووووو, چرا بچه مچه حرف میزنی؟
منم از اوایل بلاگ ییه دانشگاه شریفی داشتم,
واقعیت داره, ارهههه:-)
پاسخ:
همه جا هم رفته وبگردی :)) به هر حال من کشف کردم کیه :)
Tornado .
۱۰ تیر ۹۴، ۱۸:۱۱
آقایون خانومااااااااااااااااا! جهت شفاف سازی
وبگردی که چه عرض کنم ولی 8 ساله وبلاگ دارم :دی

+ رمز ارسال شد!
پاسخ:
آفرین آفرین ! خب معلومه یک بعدی نیستی :)

+ ممنونم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">